چکیده:
مطالعات شرق شناسی «Orientalism StudiesL» در سال 1312 م با شکل گیری کرسی تدریس زبان های شرقی در برخی از کشورهای اروپایی آغاز شد. این مطالعات با رونق سفرنامه نویسی درپی عصر اکتشافات تداوم یافته و از ربع آخر قرن هجدهم بر مبنای روش شناسی دکارتی و اندیشه ترقی به صورت یک رشته مطالعات علمی درآمد. در نیمه قرن نوزدهم، مطالعات شرق شناسی در دانشگاه های آمریکای شمالی شکل گرفت. از آنجایی که آمریکایی ها دنیا را بر مبنای منافع خویش به نواحی سوق الجیشی تقسیم کرده بودند، مطالعات شرق شناسی را نیز به سوی مطالعات منطقه ای مثل منطقه خاورمیانه عربی یا اسلامی سوق دادند. در عصر مدرنیته دانش و قدرت در پیوند با هم معنا و مفهوم می یافتند و قدرت از دانش در جهت نیل به اهداف خود بهره برداری می کرد. لذا، قدرت های امپریالیستی برای نفوذ و تسلط و ترویج فرهنگ برتری انسان غربی و عقب ماندگی انسان شرقی در ممالک مستعمراتی، از دانش حاصل از مطالعات شرق شناسی استفاده کردند. این امر موجب گردید تا از اواسط قرن نوزدهم مطالعات شرق شناسی و به طور اخص مطالعات خاورمیانه عربی و اسلامی مورد هجوم انتقادات شدید قرار بگیرد. اوج این انتقادات بعد از نیمه دوم قرن بیستم بود. در این برهه از زمان، تعداد زیادی از دانشگاهیان شروع به نقد و بررسی مطالعات شرق شناسی کردند که انور عبدالملک، ای.ال. تیبوی، برایان اس.ترنر و ادوارد سعید ازجمله این منتقدان به شمار می روند. ادوارد سعید، استاد ادبیات تطبیقی انگلیسی دانشگاه کلمبیا، با اقتباس از آراء فلاسفه غربی مطالعات شرق شناسی و به طور اخص مطالعات خاورمیانه عربی و اسلامی را مورد بحث و نقد قرار داد. دامنه آراء ادوارد سعید نسبت به مطالعات خاورمیانه عربی بسیار گسترده می باشد. از این رو، نوشته حاضر به بررسی های انتقادی سعید که نسبت به کل جریان مطالعات خاورمیانه
عربی و درباره مطالعات خاورمیانه عربی در اروپای غربی تا جنگ جهانی دوم و مطالعات خاورمیانه عربی در ایالات متحده آمریکا می باشد، اکتفا کرده است.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامه تاریخ پژوهی (مجله انجمن علمی گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد)، شمارة٥٦، پاییز ١٣٩٢ شبنم سرآمد (کارشناس ارشد تاریخ اسلام از دانشگاه تهران ) درنگی در بررسی های انتقادی ادوارد سعید نسبت به مطالعات خاورمیانه عربی چکیده مطالعــات شــرق شناســی « Orientalism Studies » در ســال١٣١٢م بــا شــکل گیــری کرسی تدریس زبان هـای شـرقی در برخـی از کـشورهای اروپـایی آغـاز شـد.
از ایـن رو، نوشته حاضر به بررسی های انتقادی سـعید کـه نـسبت بـه کـل جریـان مطالعـات خاورمیانـه / عربی و درباره مطالعـات خاورمیانـه عربـی در اروپـای غربـی تـا جنـگ جهـانی دوم و مطالعـات خاورمیانه عربی در ایالات متحده آمریکا می باشد، اکتفا کرده است .
چگونه است که اقلیت حاکم یا گروه قتصادی - صنفی ، نظیر بورژواهـا، کـه در یـک دوره تاریخی فراتر از موقعیت خود و بری دفاع از موقعیت اقتصادی خویش پیش می روند وقدرت سیاسی را در دست می - گیرنـد، اکثر زیر سلطه خود را به طور طبیعی به فرمانبرداری از خود وا می دارند؟ گرامشی ، در ین مرحله از زندگی خود، به یک رشـته از تفکرات رسید که بعدها به عنوان یکی از پایه های تفکرات کمونیستی جدید قرار گرفت .
لـذا، بـا توجـه بـه نظریـه هژمـونی گرامشی ، ادوارد سعید اظهار می کند کـه وقتـی فرهنـگ دول امپریالیـستی در جوامـع اسـتعماری یـا جوامع تحت الحمایه ایشان از جمله برخی از کشورهای عربی منطقه خاورمیانه تـسلط یافـت ، مـردم 3 این کشورها به صورت خود جوش توفق و برتری غرب و عقب ماندگی خویش را قبول کرده اند."