خلاصه ماشینی:
امام سجاد(ع) با آن بزرگواري در برابر عظمت پروردگار، آنقدر خاضع و خاشع است که بدن مبارکش ميلرزد، چرا که او خدا را شناخته است.
آن حضرت با اينکه معصوم است و هيچ گناهي از او سر نزده استف با اين حال خود را در برابر عظمت الهي آنچنان کوچک ميبيند که رنگ رخسارهاش زرد ميشود و پوست بندش به رعشه ميآيد.
آيا نميداني که جدم پيامبر(ص) که خداوند دربارهاش فرمود: «قد غفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تأخر» و با اين حال ـ پدرم و مادرم فدايش گردند ـ اينقدر در عبادت، تلاش و سعي فوق العاده مي کرد که پاهاي مبارکش ورم کردند.
به او عرض کردند: تو که اگر گناهي هم داشته باشد خداوند گناهان گذشته و آيندهات را آمرزيده است، پس چرا اينقدر خود را خسته از عبادت ميکني؟حضرت فرمود: «ألا اکون عبدا شکورا» ـ آيا من بنده سپاسگزاري نباشم؟!