چکیده:
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، در ﺗﺎرﯾﺦ اﯾﺮان ﻋﺼﺮ ﺻﻔﻮی ﺳﺎل ﻫﺎی 1100 – 1080ق. ﻣﺘﻔﺎوت ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﯾﮑﯽ از آن ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ، اﺗﺨﺎذ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻣﻨﻄﻘﯽ و دوراﻧﺪﯾﺸﺎﻧﻪ از ﺳﻮی دوﻟﺖ وﻗﺖ اﺳﺖ. از آن ﺟﻤﻠﻪ، ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ روﺳﯿﻪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﯽ از ﻣﺮﺣﻠﮥ ﺗﻨﺶ زداﯾﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎن ﺷﻤﺎﻟﯽ و ﻏﺮﺑﯽ. اﯾﻦ روﯾﮑﺮد، ﺑﻪ ﻣﻮازﻧﻪ در رواﺑﻂ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ ﻗﺪرت ﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﯾﺎری رﺳﺎﻧﺪ و ﻣﻮﺟﺐ روﻧﻖ اﻗﺘﺼﺎدی اﯾﺮان ﻧﯿﺰ ﮔﺮدﯾﺪ. روﯾﮑﺮد دوﻟﺖ اﯾﺮان در اﯾﻦ دوره، در رواﺑﻂ ﺧﺎرﺟﯽ ﺧﺮدﻣﻨﺪاﻧﻪ ﺑﻮد و از اﯾﻦ رو در ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﺮار روس ﻫﺎ ﺑﺮای اﺗﺤﺎد ﺑﺎ آﻧﻬﺎ در ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ اﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ ﮐﺮد؛ زﯾﺮا ﺑﺮای ﺧﻮد، روﺳﯿﮥ ﻗﻮی را ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﺘﺮ از ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ داﻧﺴﺖ. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، وزﯾﺮ اﻋﻈﻢ وﻗﺖ اﯾﺮان ﮐﻮﺷﯿﺪ ﺑﺎ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﻨﻄﻘﯽ دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺧﻮد در اﺗﺤﺎد ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﺎ روس ﻫﺎ ﻋﻠﯿﻪ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ، از دﻟﺴﺮدی ﻫﻤﺴﺎﯾﮥ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﮐﻨﺪ. ﻣﻮاﻓﻘﺖ ﻧﺴﺒﯽ اﯾﺮان ﺑﺎ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﺠﺎری روﺳﯿﻪ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﮔﺴﺘﺮش اﻣﻨﯿﺖ ﻣﺮزﻫﺎی ﺷﻤﺎﻟﯽ اﯾﺮان، ﻓﻮاﯾﺪ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﺘﻌﺪدی ﻧﯿﺰ در ﺑﺮداﺷﺖ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻨﯿﺎدی و ﻧﻈﺮی اﺳﺖ و در آن، ﺑﺮای ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ، از اﺳﻨﺎد و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺤﺘﻮا و روﯾﮑﺮدی ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ.
There is a host of various signs that distinguish the two decades of 1080- 1100 during the Safavid period. Among the various signs mentioned، one is the adoption of a logical and prudent foreign policy on the part of the theninterim government. Expanding political and economic relations with Russia، as part of a greater plan for détente with Northern and Western neighbors، was one of the peculiarities of this period among other things. This approach facilitated the balanced economic relations with other powers and prompted economic prosperity in Iran. The Iranian state adopted a rational approach to foreign relations in this period and resisted the Russian push for invading the Ottomans; since it considered a strong Russia more menacing than the Ottomans. On the other hand، Iran’s chancellor (Wazir) sought to clearly explain the reasons for rejecting Russian’s suggestion for amilitary alliance with Iran against the Ottomans in an attempt to appease the northern neighbor. Iran’s relative agreement with Russia’s trade strategy secured the boundaries to the north as well as attaining numerous political and economic gains. This article is of a fundamental and theoretical nature which draws on library sources to gather and analyze data، and predicates upon content analysis and descriptive-analytical methodology.
خلاصه ماشینی:
"رویکرد دولت ایران در این دوره ، در روابط خارجی خردمندانه بود و از این رو در برابر اصرار روس ها برای اتحاد با آنها در حمله به عثمانی ایستادگی کرد؛ زیرا برای خود، روسیۀ قوی را بسیار خطرناکتر از عثمانی می دانست .
شاه عباس در آغاز حکومت با دشواری بزرگی روبه رو شد: بازپس گیری اراضی اجدادی از عثمانی ؛ اما توان نظامی ایران را کافی نمی دانست و بنابراین ، استمداد از قدرت های دیگر را در صدر اقدامات خود قرار داد.
در آغاز پادشاهی عباس دوم ، تزار روسیه سفیری برای عرض تبریک جلوس به دربار او فرستاد و شاه نیز در پاسخ ، آقا حسین جنگرودی را همراه سفیر مذکور به دربار تزار گسیل داشت (وحید قزوینی ، ١٣٢٩: ٥٤)، اما روابط عباس دوم با روسیه اندکاندک به سردی گرایید، زیرا روس ها کوشش می کردند از موقعیت سیاسی خود در ایران سوء استفاده کنند: از آنجا که طبق عرف متداول ، سفرا از پرداخت عوارض معاف بودند، سفرای روس بیشتر به منظور تجارت و نه سفارت ، به ایران می آمدند.
دورة شکوفایی تجارت جهانی بود و دولت صفویه نیز به ویژه از زمان شاه عباس اول به تجارت و بازرگانی توجه خاصی داشت ؛ از این رو چندین قرارداد تجاری میان ایران و انگلستان ، هلند، پرتغال و فرانسه منعقد شد، اما این کشورها کار تجارت با ایران را به طور کلی از طریق دریا انجام می دادند.
البته دولت صفویه نیز از تمایل روس ها استقبال می کرد، زیرا که علی رغم صلح میان ایران و عثمانی ، نگرانی از بابت عثمانی برای ایران همچنان باقی بود."