چکیده:
حضور حجم گستردۀ توأم با ظرفیتهای فکری و بلاغی داستانهای پیامبران در قرآن کریم، مایۀ پذیرش نقشهای گوناگون از سوی این قصص قرآنی در عرصة شعر فارسی شدهاست. در این میان، گستردگی رخدادهای دورة حیات و تنوّع ابعاد شخصیتی حضرت موسی کلیمالله(ع) در قرآن، بهویژه تقابل او با نیروهای مخالف در چندین جبهۀ اعتقادی، سیاسی و اقتصادی، سبب شدهاست سرایندگان فارسیزبان هریک بهتناسب افق فکری خود دریافتهای گوناگونی از آن بهعمل آورند و بهدلیل اشتمال آن بر گزیده های حکمت و عرفان و چکیدۀ نظریّات تعلیمی صوفیه و اهل تصوّف، آن را آیینۀ طریقت و دستورالعمل آموزههای خود قرار دهند. موضوع این مقاله، تحلیل کارکردهای چندگانۀ داستان موسی(ع) در شعر فارسی با تأکید بر نقش و بنمایههای تعلیمی و تربیت عرفانی آن، بر پایۀ دو شیوة سندکاوی و بررسی توصیفی است. بر اساس این پژوهش، کارکردهای این قصّه در شعر فارسی دارای چهار گونۀ ستایشی، وصفی، تعلیمی و عرفانی است و دو کارکرد اخیر، افزون بر همسویی با اهداف قرآنی آن، از جذّابیت، لطایف عرفانی، دلالتهای معنایی چندگانه و نقشهای انگیزشی و اقناعی برخوردار است و بههمینسبب، در نظام تربیت اجتماعی و تعلیم باطنی ایرانیان پیوسته بهعنوان «رسانة» تربیتی و معرفتی مورد توجّه بودهاست.
خلاصه ماشینی:
از این سه مورد، یک فقره دارای لحن اندرزی (1390: 319) و مورد دیگر در مقام گفتوگو با خداوند است (همان: 825)، اما در فقرۀ سوم با خطاب به انسان و تشبیه حال غفلت و فریفتگی آدمی به حال موسی در کودکی، طشت آتش را نماد شهوات قرار دادهاست: در نهاد آدمی شهوت چو تشتی آتش استهمچوموسی اینزمان در تشت آتش ماندهای نفس سگ چون پادشاهی و شیاطینلشکر استطفل و فرعونیت در پیش و دهان پراخگر است (همان: 749) سنایی بر پایۀ افق فکری و معرفتی خود، ماجرای تعقیبکردن فرعون موسی و بنیاسرائیل و گذر اینان از نیل و غرقشدن او را، با ایجاز و در پوشش بیانی هنری روایت کرده و آن را آیینۀ عبرتی برای دیگران میداند: یاد کن آن مرد را کو پای در دریا نهادآب رود نیل، هر دو مرد را بر سنگ زد از پسش دشمن همیآمد علم افراختهکمعیار آمد یکی، زان روح شد پرداخته (سنایی، 1388: 1007) در بیت تعلیمی زیر که محتملا نخستین نمونۀ تأویل و کاربرد مجازی داستان پیامبران در شعر فارسی است، صحنهای از داستان موسی از ادعای خدایی فرعون تا حکایت عصای موسی در خدمت بیان ستیز و کشاکش قطبهای مخالف درون آدمی است: در نهاد تو دو صد فرعون با دعوی هنوز تو همیخواهی که چون موسی عصایم برزنی (همان: 416) علاوه بر نمونههای بالا، سنایی از این مایۀ تلمیحی برای وصف قدرت حق به عنوان پایاندهندۀ ادعای مدعیان دروغین، توصیف شعر «معجزنشان» خود و کلام سحرگونۀ رقیبان، بیان دینپروری موسی در مقابل کفرورزی فرعون و فرعونیان، و تشبیه زلف توبهسوز محبوب به عصای جادوخوار موسی بهره گرفتهاست (همان: بهترتیب 37، 40، 430، 1114).