چکیده:
جامعه شناسی تاریخی علاوه بر مطالعه قوانین و فرایندهای اجتماعی در گذشته ، به تبیین تـاثیر رفتـار مردم بر تغییرات اجتماعی می پردازد. نوشتارحاضر، ضمن توصـیف و تحلیـل ، نقـش اقتـصاد و رفتـار سیاسی مردم در تغییرات اجتماعی ؛ به این سوال اساسی پاسخ می دهد که : تحـول در اقتـصاد ایـران بـر اساس ظرفیت های ملی و تاثیر تحولات سیاسی معاصر برتغییرات اقتصادی و پیامـدهای آن چـه بـوده است ؟پژوهش پیش رو با روش تبیینی - تحلیلی وبه نوع کتابخانه ای، نشان می دهد نوسازی اقتـصادی در این دوره منتهی به وابستگی اقتصادی شده است . همچنین جامعه شناسـی سیاسـی تـاریخی نـشان می دهد اقتصاد ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی گذار تدریجی منفی و نزولی داشته اسـت . گـذار از خودکفایی به وابستگی و از کشاورزی به اقتصاد شـبه صـنعتی شـده اسـت . اقتـصاد نفتـی و دولتـی ، حکومت پهلوی را در رسیدن به استبداد مطلقه مدد رسانید. زمینه های تاریخی وقایع ، فرایندها و کنش و تاثیرآن بر ساختار اجتماعی باعث شـد؛رفتار سیاسـی مـردم، بـا محوریـت اقتـصاد، تغییـر اساسـی در ساختارسیاسی و اجتماعی جامعه پدید بیاورد؛ زیرا با رشد اقتصادی بی سابقه نفتی بـه زودی، پایـه هـای متزلزل این رشد اقتصادی با اولین ضربه ناشی از کاهش بهای نفت فرو ریخت و راه را بـرای فعالیـت جریانهای اپوزیسیون هموار کرده و یکی دیگر از زمینه های پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم نمود.
خلاصه ماشینی:
زمینه های تاریخی وقایع ، فرایندها و کنش و تاثیرآن بر ساختار اجتماعی باعث شـد؛رفتار سیاسـی مـردم، بـا محوریـت اقتـصاد، تغییـر اساسـی در ساختارسیاسی و اجتماعی جامعه پدید بیاورد؛ زیرا با رشد اقتصادی بی سابقه نفتی بـه زودی، پایـه هـای متزلزل این رشد اقتصادی با اولین ضربه ناشی از کاهش بهای نفت فرو ریخت و راه را بـرای فعالیـت جریانهای اپوزیسیون هموار کرده و یکی دیگر از زمینه های پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم نمود.
گفتنی است که هرچند در اصول مشروطیت ترقی کشاورزی، صنعت و تجارت برای بهبـود معیشت مردم صراحتا لحاظ شده بود و اضمحلال اقتصاد ملی ایران در دنیای نـوین اسـتعماری یکی از زمینه های اصلی خیزش علیه خودکامگی دربار و طرح مشروطیت بود، با این همـه پـس از پیروزی مشروطیت آنچه کمتر از هر چیز مورد اصلاح و تحول قرار گرفت ، اقتصاد بود.
ویلیام دارسی با کشف نفـت در جنـوب ایـران بـه ابـزاری برای برقرار کردن نیم قرن سلطه دولت و شرکت های انگلیسی بر منابع نفتی این کشور تبـدیل شـد.
اقتصاد رانتی و مشخص ترین نماد آن یعنی اقتصاد نفتی در عصر پهلویاول بود که «درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم نفتـی بزرگتـرین رقـم درآمد دولت را تشکیل می داد و یک سوم کل هزینه های دولتی را تامین می کرد"١گرچه اقتـصاد ایران در این دوره را نمی توان به آسانی اقتصاد مبتنی بر نفت دانست ؛ اما در عین حال از نقـش نفت در تحولات و ساختار سیاسی و اجتماعی این دوره نیز نمـی تـوان چـشم پوشـی کـرد.