چکیده:
تنها چند سالی است که اقتصاد هنر به منزله رشته ای دانشگاهی در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشکده امام رضا(ع) مشهد تدریس میشود. این رشته میتواند در ارزیابی و تحلیل نتایج اقتصادی سیاستها و فعالیتهای هنری دولتی و غیردولتی کاربرد داشته باشد. مساله این است که ظرفیتهای اقتصادی هنر ایران، با توجه به کمیت ناپذیری ماهیت هنر و نرخ گذاری بر آثار هنری به درستی مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با نگاهی غیرزیباشناسانه و صرفا اقتصادی،نرخ گذاری آثار هنری (هنرهای تجسمی) را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. هدف این مقاله تبیین عوامل غیر زیباشناسانه ی موثر در تعیین نرخ آثار هنری است. تحقیق حاضر با روشی تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اینترنتی است که به بررسی نظرات صاحبنظران علم اقتصاد هنردر سطح تحلیل خرد، به بخشی از شبکه روابط میان نقاشان، واسطه ها، حراجیها در سالهای اخیر پرداخته است.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده وجود قواعد مشترک میان ارزیابیهای هنری و قیمتگذاری اقتصادی آثار هنری است. همچنین در این پژوهش کشف رابطه میان شاخصهای قیمت آثار هنری، نشان دهنده قواعدی تعیین کننده در ارزشگذاری اقتصادی است.
خلاصه ماشینی:
عوامل موثر غیر زیباشناسانه بر تعیین نرخ آثار هنریهای تجسمی معاصر افسون لاشایی * چکیده: تنها چند سالی است که اقتصاد هنر بهمنزله رشتهای دانشگاهی در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشکده امام رضا(ع) مشهد تدریس میشود.
در نتیجه کلکسیونرها میتوانند روی آثار هنری سرمایهگذاری کنند (2011:111 ,Desmond)؛ اما اقتصاد استثنایی بازار هنر با تنوع عظیمش میان روشهای متغیر قیمتگذاری آثار هنری در مقایسه با دیگر اشیا یا سرمایهگذاریها در حوزههای دیگر اقتصادی، فاکتور اقتصادی مهمی است که مجموعهداران، هنرمندان، واسطهها، گالریداران و عاشقان هنر باید در نظرگیرند.
2) اقتصاد خرد با مسایل بازار هنر است، یعنی شرایط تولیدکنندگان هنر، درآمدزایی بنگاههای کوچک هنری، فرآیند قیمتگذاری آثار هنری و همچنین مسایلی چون واسطههای فروش (گالریداران)، حراجیهای، مجموعهداران و بیمه اجتماعی هنرمندان و غیره که در این حوزه مورد بحث قرار میگیرد.
این درک دارای سه عنصر است: 1) ارزش اجتماعی 2) ارزش هنری 3) پیشینه قیمت اثر این ارزشها نیز توسط سه نوع عامل اقتصادی تعیین میشوند: 1) متخصصان خاص مانند گالریداران و مدیران موزهها، 2) تاریخدانان 3) خریدارانی که کارهای هنری را برای سرمایهگذاری خریداری میکنند (مانندکلکسیونرها، بانکها و ...
(جدول شماره 1) آیا ارزش اقتصادی (هزینه/قیمت) براساس ارزش هنری است؟ کلکسیوندارها، مالکان گالری، واسطهها و خانههای حراج نه تنها برای دنیای هنر بلکه برای اقتصاد کلی نیز با اهمیت هستند.
(مریدی،1392، فردرو، 1386: 140) بازار بینالملل هنر بهگفته دان تامپسون15، نویسنده کتابی درباره اقتصاد معاصر هنر، در 25 سال گذشته بیش از 100 موزه جدید بزرگ در گوشه و کنار جهان ساخته شده که هر کدام تصمیم در بهدست آوردن 2000 قطعه هنری دارند.