چکیده:
اجداد هندیان و ایرانیان به دو گروه از خدایان (اهورا و دیوای اوستایی) اعتقاد داشتند. در ایران دیوها از مقام خدایی به ضد خدایی تنزل مرتبه مییابند و اهوراها در مقام خدایی باقی میمانند و در هند عکس آن اتفاق میافتد. با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرشها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینهای بر خدایی دیوان نتوان یافت؟ شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دیوها برای قرنها توسط اجداد ما پرستش میشدهاند. به منظور آشکار کردن یکی از این شواهد به بررسی نام محلهای جغرافیایی پرداخته شد. انسانها برای محل زیست و عوارض طبیعی پیرامونشان نامی بر میگزینند. این نامگذاریها تصادفی نبودهاند (وجه تسمیهای داشتهاند)، گرچند با گذر زمان وجه تسمیه به دست فراموشی سپرده میشود. «دیو» به صورت پیشوند و یا پسوند در ساختار نام تعدادی از روستاها، شهرها و عوارض طبیعی ایران وجود دارد. از 130 مورد نام جغرافیایی یافت شده که دیو در ساختار آنها حضور دارد، 34 مورد مربوط به دو استان گیلان و مازندران است و 96 مورد دیگر در سایر نقاط کشور پراکنده شده است. این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نامهای یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفتهاند (X2=27.19، df=1، p<0.001). یافته های پژوهش حاضر که بیانگر حضور بسیار معنی دار و غیر تصادفی واژه «دیو» در نام محل های جغرافیای مازندران و گیلان است، بسیار اهمیت دارد و بررسی های بیشتری می طلبد.
A large number of beliefs and old credences of Turkmen people inhabiting in Turkmen Sahra can be categorized based on the cultural reflections appeared in rituals like Porkhani or Daggers Dance. These rituals and costumes reflect the beliefs and ideas borrowed from neighboring societies or ancient religions dating back to the pre islamic era as well as Islamic ideology.
From a different angle studying the superstitious beliefs such as believing in evil creatures، harmful ghosts، demons،fairies are indications of vicissitude history of Turkmen people.
In this research we endeavoured to re estate information gathered from field work research as well as presenting credible research resources utilising comprehensive analysis from phenomenology of symbols of religious-tribal turkmen rituals.
The anthropological study of Shamanism as the main religious idea among ancient turkmens and synthesis of iranian elements along with Sufism with it is the dominant content of this research paper that depicts the belief system turkmens. This phenomena is called “folk religion” that is an amalgamation of beliefs، primitive perceptions، legends، myths، ancient religions، subordinate and tribal ideologies along with manipulated and false images and lastly the official religion of the territory.
Folk religion is an absorbing subject for folklorists، anthropologists and ethnologists so that they can record and recognise the consisting elements and worldview، mood، mentality of people in general.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به سیر بسیار کند تغییر در اعتقادات و نگرش ها، آیا ممکن است قومی که در گذشته اعتقاد به خدایی دیوان داشته ، چنان تغییر عقیده داده باشد که هیچ قرینه ای بر خدایی دیوان نتوان یافت ؟ شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دیوها برای قرن ها توسط اجداد ما پرستش میشده اند.
این تفاوت از نظر آماری معنادار است ؛ یعنی نام های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته اند (٠٠٠١>P ,١=df ,٢٧١٩=٢).
دیو لقب همۀ موجودات زیانکار مافوق طبیعی؛ تغییری که در اعتقادات ایرانیان پیش آمده و سبب فاصله افتادن بین اعتقادات هندیان و ایرانیان شده ، به زرتشت و آموزه های وی مربوط است (آموزگار، ١٣٩٠: ٣٤١-٣٤٢؛ ورمازرن ، ١٣٩٣: ١٧-١٨).
اگر این فرضیه که محل زیست «دیوان مزندر» ناحیه ای در هند بوده است ، پذیرفته شود (کیا، ١٣٥١: ١-٣١؛ جعفری، ١٣٧٤: ٤٤٩-٤٦٨)، با توجه به اینکه هند در سمت جنوب یا جنوب شرق ایران قرار گرفته است ، این سؤال مطرح میشود که چرا در شرعیات زرتشتیان توصیه شده است که آنان هنگام نیایش نباید رو به سوی شمال کنند (شایست ناشایست ، فصل ١٤ بندهای ١و٢)؟ گفتنی است دیگر مکان هایی که پیشنهاد شده است نیز هیچ کدام در سمت شمال محل زندگی ایرانیان قرار نگرفته اند و پرسش موردنظر دربارة آن ها نیز میتواند مطرح شود.
این تفاوت از نظر آماری معنادار است یعنی نام های یافت شده به طور غیر تصادفی در دو استان شمالی کشور قرار گرفته اند."