چکیده:
با بررسی ادوار مختلف تاریخ تصوف، گاه به انحرافهایی برمیخوریم که اعتراض شدید بزرگان عارف را در پی داشته است؛ یکی از این انحرافات که تا روزگار ما نیز استمرار یافته، نظریه «اسقاط تکلیف» و «بطلان شریعت» است. «شریعت» از واژههای کلیدی تمام متون عرفانی و سنجه¬ای برای تشخیص راه درست از نادرست در وادی عرفان است. «کشفالمحجوب» از امهات کتب صوفیانه فارسی، که از آثار مهم و ارجمند قرن پنجم هجری و نزد پژوهشگران از نخستین منابع در خور توجه است، به این مقوله توجه خاصی دارد و چون از دیرباز مرجع معتبر پژوهشگران در حوزه عرفان و تصوف بوده، برای این مطالعه انتخاب شده است. مقاله حاضر، گزارشی پژوهشی است که با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شواهدی از کتاب «کشفالمحجوب» هجویری حاصل شده است. در این کتاب، شریعت، تنها به مفهوم وظایف و تکالیف دینی و فقهی نیست؛ بلکه در معنایی وسیع¬تر، تمام معارف و آموزههای سلوکی را دربرمیگیرد. برخلاف تاویلهای انحرافی و «شریعتگریز» و بعضا «شریعتستیز»، در هیچ مرحله¬ای از مراحل سلوک، شریعت، ساقط نمی¬شود؛ زیرا بین شریعت و حقیقت اختلافی وجود ندارد؛ منطق هجویری در پذیرفتن یا رد هر مسئلهای، مطابقت امور با ارکان شریعت است. او شریعت را محک و معیاری برای تشخیص ولی، کرامت و ... و نیز مبانی شریعت، قرآن، سنت و اجماع و همچنین عقل را مویّد شریعت میداند.
One aspect of studying the language of poetry is the analysis of the choices of words used in the poetry. By studying the reasons of the choice of words، you can learn about issues related to the poet’s inside and outside world، things which are hidden in the words used in the poems. Poet’s Characteristics and moods as the most important factors in the word choice make the words carry meaning beyond their main and primary meanings which is known as the secondary or implicit meaning. Secondary meaning، show the poet''s feelings towards other phenomena and is communicated through some words in the poems. Nizami Ganjavi is one of those poets who not only paid attention to verbal aesthetics which makes his words more powerful، but also tried to express his emotions، feelings، thoughts، worldview and opinions. Therefore، the linguistic study of his works is an appropriate way to gain better understanding of his thoughts and feelings. By exploring the domain of highly applied vocabulary with implicit meanings، and analyzing their significance in Nizami’s Khamse we have tried to demonstrate the features related to his worldview، and his spiritual tendencies. The words analyzed in this article based on their frequencies are as follows: «Blood»، «shadow»، «key»، «light» and «love». Sometimes the implicit meanings of the words will be reinforced because of proximity to other words in the context. The findings of this study also show the effects of the adversity and violence of the turbulent time the poet lived in، and also it shows how he searched in order to achieve security and peace and tried to deal with problems.
خلاصه ماشینی:
اما به گفتة هجویری: «علـم بسـیار اسـت و عمـر کوتاه» و آدمی با این عمر کوتاه نمی تواند به تمام علوم احاطه پیدا کند و چون احاطـه ای چنین ، از قدرت انسان خارج است ، آموختن همة علوم بر مردم واجب نیست ؛ یعنی همـه نمی توانند علومی مانند نجوم، طب ، علم حساب و ...
هجویری در تأیید کلام بایزید می گوید: حقیقت جز این نیسـت ؛ زیـرا انسـان جاهـل وقتی خود را پایبند چیزی نمی داند به هر کاری دست می زند، بـی آنکـه رنجـی متحمـل شود؛ اما عالم ، باید در هر قدمی به جان پذیرای رنجی باشـد؛ زیـرا مـی دانـد کـه صـراط شریعت ، بسیار باریک تر و پرخطرتر از صراط آن جهانی است .
هجویری نیز تأیید عقل را در احکام شرع می پذیرد؛ اما الهام را در تشـخیص شریعت ، دخیل نمی داند و می گوید الهام گرچه از حالات عرفـانی اسـت ، ولـی بـا قیـاس الهام نمی توان به شناخت وجوه شریعت رسید» (هجویری، ١٣٨٤: ٣٩٧)؛ یعنی اگـر مریـدی بگوید به من الهام شده که این امر از شریعت ، درست است یا امر دیگری نادرسـت ، ایـن کلام مستند نیست و آن را نمی توان پذیرفت ؛ بلکه تنها با مبانی شریعت کـه ذکـر شـد، می توان به درستی یا نادرستی مسئله ای پی برد.