چکیده:
نخستین بار دیلمیان در دوره حکومت معزالدوله برای دفع خطر عمانیها از بندر بصره و تامین امنیت تجارت خلیجفارس، عمان را تصرف کردند. اما با مرگ او و شورش مردم عمان، حاکم دست نشانده سلطان بویه به قتل رسید و سلطه آل بویه پایان یافت. ولی عضدالدوله با کفایت و جدیت تمام بار دیگر عمان را زیر سلطه در آورد و تا سالهای پایانی حکومت آل بویه، عمان با وجود مسائل و مشکلات زیاد، در قلمرو آنها باقی ماند.
این مقاله بر آن است با بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و دینی عمان در آستانه قرن چهارم هجری، نگاهی گذرا به تحولات سیاسی عمان از ورود اسلام تا شکلگیری دولت آل بویه داشته و سپس علل و عوامل توجه آل بویه به عمان، چگونگی سلطه معزالدوله بر آن جا و تحولات سیاسی آن سرزمین پس از مرگ وی تا اخراج دیلمیان را مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
آل بویه نیز از همان آغاز سلطه بر بغداد به عمان توجه کردند و تلاشهای جدی را برای رسیدن به این هدف انجام دادند.
هارون سپاهی به عمان اعزام کرد ولی این سپاه موفقیتی به دست نیاورد و با مرگ هارون بار دیگر سرکوبی خوارج به تعویق افتاد و امامت اباضی تا سال 280 ﻫ .
در این سال المعتضد، خلیفه عباسی، سپاهی به فرماندهی محمد بن ثور اعزام کرد که قتل عام زیادی در عمان به راه انداخت و با قتل امام غزان بن تمیم که در شهر نزوی مستقر بود لطمه اساسی به امامت اباضی وارد آورد.
394 با وجود این ضربه مهلک، خوارج همچنان به مقاومت و کشمکش با عباسیان ادامه دادند، اگر چه دیگر نمیتوانستند بر عمان مسلط شوند؛ زیرا یکی از روسای قبایل عمان موسوم به یوسف بن وجیه بر قسمت اعظم عمان تسلط یافت و موفق شد خوارج عمان را که امامت آنها با راشد بن ولید بود از نزوی بیرون رانده به کوهستان فراری دهد.
397 هر چند حمله ابن وجیه رفع شد، ولی این واقعه برای عمانیها گران تمام شد زیرا معزالدوله را مصمم کرد بر عمان مسلط شود.
سلطان ابوکالیجار که متوجه وخامت اوضاع بود برای ساماندهی امور عمان سپاهی اعزام کرد که ابن هطال را شکست داده و به قتل رسانید و آنگاه ابومحمد (ابومحمد دوم) به امارت عمان منصوب گردید.
409 بدین ترتیب بار دیگر امارت آل مکرم برقرار گردید؛ ولی این واپسین فرصت این خاندان بود، زیرا براساس گزارش ابن اثیر در سال 433 ﻫ .