چکیده:
این سؤال که نقش فقهای شیعه در طول تاریخ، در تشکیل و پایه گذاری حکومت دینی چه
بوده است، به ویژه پس از استقرار حکومت دینی در ایران اسلامی، از جمله مباحث جالب و
شنیدنی است. به راستی علل و عوامل نقش کمرنگ علمای شیعه در دوران غیبت و عدم اقبال
آنان به تشکیل حکومت اسلامی از جمله سؤالات مهم و یادکردنی است. تجارب عملی فقهای
شیعه در فعالیت های سیاسی در طی قرون گذشته الگویی مفید برای کارگزاران جامعه دینی
است. جعفر عبدالرزاق از نویسندگان برجسته ای است که در پی پاسخ به این سؤالات مهم
در عرصه علم سیاست برآمده است.
بخش نخست این مقال، آثار و تألیفات فقهای اسلام در عرصه سیاست را مطرح مهمترین
اندیشه های آنان را در این زمینه بیان کرده و در ادامه، به تجربه های عملی فقهای
مسلمان در زمینه فعالیت های سیاسی پرداخته و به دو نمونه تاریخی در این زمینه، که
یکی روابط میان علمای شیعه با حکومت صفویه و دیگری روابط علمای اهل تسنن با دولت
عثمانی است، اشاره شده است.
قسمت آخر این مقاله را با هم می خوانیم:
خلاصه ماشینی:
( 1 ) یکی از محققان غربی می گوید: علمای شیعه عربی، که به ایران مهاجرت کردند، دارای اندیشه بلندتر و دوراندیشی بیش تری نسبت به علمای حله بودند و به حکومت مشروعیتی مستقل برای هر گونه تصمیم گیری و وضع قوانین ندادند، بلکه فقهای شیعه، که خود را نایبان امام زمان می دانستند، امور مهم اجرایی را در اداره جامعه به دولت صفوی تنفیذ کردند و به طور مشروط به حکومت آنان مشروعیت بخشیدند و خود نیز سلطه ای دینی را بنیان نهادند که شامل رهبری مذهبی و امام جماعت برای شیعیان بود.
از سویی، توانست قومیت ها و فرهنگ های گوناگون و مناطق مختلف را با اهرم دین زیر سلطه و سیطره خود قرار دهد و این آرزوی هر مسلمانی است که حکومت اسلامی متمرکز و واحدی بر اساس شرع مقدس اسلام تشکیل شود که نتوان در مشروعیت آن شک کرد و به قوانین و مقررات وضع شده از سوی آن حکومت بی اعتنایی نمود; چرا که چنین قوانینی وجهه شرعی یافته و مخالفت با آن جایز نخواهد بود و زیر پا نهادن آن گناهی بزرگ محسوب شده و مجازات های سنگینی از سوی دولت مورد نظر در پی خواهد داشت.
یکی از مستشرقین به نام هاملتون در این باره می گوید: وظیفه مهم علمای اهل تسنن حفظ جامعه اسلامی بود; چرا که جامعه اسلامی دارای یکپارچگی و انسجام خاص خویش است و تا حد زیادی قومیت های مختلف را در خود حل و جذب می کند و حد و مرزهای سیاسی و جغرافیایی نیز آن را از میان نمی برد.