چکیده:
در قرون اخیر، انتقادات گسترده¬ی فلسفی که با پیشرفت های چشمگیر علمی همراه شده است، اتقان براهین سنتی اثبات وجود خدا را متزلزل نموده و زیر سوال برده است. از این رو خداباوران برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، به حوزه ها و عرصه های نوینی همچون اخلاق روی آوردند. یکی از استدلال ¬های اخلاقی معاصر بر وجود خدا، استدلال اخلاقی رابرت مری هیو آدامز است. آدامز با ابداع نظریه¬ی فضیلت، تبیینی نوین از ارزش¬های اخلاقی ارائه می¬دهد که هم قابلیّت توجیه عینیّت ارزش¬های اخلاقی، به عنوان مولفه¬ی مهم معناداری اخلاق را دارد و هم صدق خداباوری را به عنوان بخشی مهم از آن تبیین، معرفی می¬کند. در این مقاله به توضیح و تبیین این نظریه پرداخته¬ایم و به تقریر استدلال بر آمده از این نظریه، که قرائن و دلایلی بر وجود خدا فراهم می¬آورد می¬پردازیم و سپس نقدهای وارد شده بر آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
خلاصه ماشینی:
"اما چه چیزی جز خداوند می - تواند این امر معین و ثابت باشد؟ آیا ممکنات محض عالم هستی که دارای تعـدد و تفـاوت هـای زیادی هستند و تغیر به سوی بهتر شدن و بدتر شدن ، از ذات آن هاست ، میتوانند نقش این معیار عینی متعین و ثابت را ایفا کنند؟ واقعیت این است در جهان ممکنات هیچ چیز وجود ندارد که بـه اندازه کافی معین باشد تا استانداردی از خوبی را ارائه کند.
اما آدامز چرا تبیین خود را بهترین تبیین از ارزش های اخلاقی میداند؟ چرا باید حقایق عینـی را بر مبنای خداباوری بناکنیم ؟ آیا نمیتوان چنین تصور کرد که در حاق واقع این گونه است کـه اموری شایسته و اموری ناشایست است و وجـود یـا عـدم وجـود خـدا هـیچ اثـری در ایـن امـر ندارد؟آدامز میپذیرد که شاید این امر ممکن باشد و ما بتوانیم تصور کنیم که خدا وجود ندارد و یا بازیگر مناسبی برای نقش خیر نیست ، اما او تأکید میکند که ما تبیین خود را با فرض وجود خـدا بنا نهاده ایم و توانسته ایم به بهترین زمینه برای حقیقت های اخلاقی را بنا سازیم .
اما چه تبیینی میتواند در مقابـل ایـن تبیـین بناکرد؟ استدلال آدامز کم ترین امور را به جهان هستی اضافه میکند و با توسل به مفهومی مانند خدا، که همه ی انسان ها، چه به آن باور داشته باشند و چه باور نداشته باشند، آن را درک میکنند، توانسته است عینیت ارزش های اخلاقی را اقامه کرده و حقـایق اخلاقـی را، آن چنـان کـه انسـان درک میکند، توجیه کند."