چکیده:
امروزه توانمندسازی و ایجاد فرصت برای بهکارگیری و انتقال آموختههای کارکنان به موقعیت شغلی از کلیدیترین دغدغههای مدیران سازمان در آموزشهای سازمانی بهشمار میرود. انتقال آموزش فرآیندی است که با ارزیابی آن میتوان نقاط قوت و قابل بهبود را شناسایی کرد و دستیابی به اهداف سازمانی را تسریع بخشید. عوامل مختلفی بر فرآیند انتقال آموزش در سازمان تاثیرگذار هستند؛ بهطور ویژه عامل فردی دربرگیرندهی آن دسته از ویژگیهای مربوط به فراگیر است که در انتقال آموختهها به محیط کار تاثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش عامل فردی در انتقال اثربخش آموزشهای ضمن خدمت کارکنان بانک انصار به محیط کار میباشد. با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای ساده بر حسب متغیرهای جمعیتشناختی، سنوات خدمت و مدرک تحصیلی تعداد 535 نفر از کارکنان بانک انصار کشور، انتخاب شدند و مقیاس پژوهشگرساخته بین آنها توزیع گردید. نتایج نشان داد که 1) اهمیت ابعاد آمادگی یادگیرنده، انگیزه انتقال، انتظارات از نتایج عملکرد، انتظار از نتایج انتقال، خودکارآمدی یادگیرنده، از میانگین معیار بالاتر میباشد؛ 2) از بین ابعاد متعدد عامل فردی موثر بر انتقال آموزش، بالاترین میانگین متعلق به خودکارآمدی عملکرد و پایینترین میانگین متعلق به نتایج فردی مثبت میباشد؛ 3) بین اهمیت ابعاد هفتگانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد و 4) بین اهمیت ابعاد هفتگانه عامل فردی در انتقال اثربخش آموزش به محیط کار از دیدگاه کارکنان با سنوات خدمت مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. بهطور کلی میتوان گفت که عامل فردی یکی از مهمترین عوامل موثر بر انتقال آموزش کارکنان به محیط کار میباشد. بر این اساس لازم است برنامهریزان و مدیران آموزشی در ارزیابی و تقویت ابعاد مرتبط با این عامل در سازمانها توجه ویژهای داشته باشند.