چکیده:
اختلال استرس پسآسیبی، یک واکنش عادی به وقایع تکاندهنده است.بسیاری از مردم
چند ماه پس از وقایع تکاندهنده بهبود مییابند، ولی در بعضی از افراد این علائم
تداوم پیدا میکنند.براساس مدل شناختی، این اختلال زمانی تداوم مییابد که افراد
حادثه را به شیوهای پردازش کنند که منجر به احساس ترس شدید و مداومی در آنها شود،
خاستگاههای این ترس عبارتند از:{o1o}ارزیابی منفی افراطی از وقایع رخ داده در طی
واقعه تکاندهنده و نتایجی که در اثر حادثه تکاندهنده در زندگی فرد رخ داده
است.{o2o}اختلال در حافظه خود گزارشی که مشخصه آن ناتوانی در به خاط آوردن ارادی
حادثه و در مقابل بازگشت های مکرر غیرارادی و ناگهانی حادثه به سطح هوشیاری است.ترس
مداوم فرد را وادار می کند که برای کنترل آن دست به شماری از رفتارها و
استراتژیهای ناکارآمد بزند.این رفتارها و استراتژیهای ناکارآمد مانع از تغییر در
ارزیابیها و ماهیت خاطره فرد از حادثه میشود و به تداوم اختلال کمک میکند، لذا
این مدل پردازش هیجانی و بازسازی شناختی را به عنوان بخش جدایی ناپذیری از درمان
این اختلال مطرح میکند.
خلاصه ماشینی:
"3-روابط ماهیت خاطره حادثه و ارزیابیها: بین ماهیت خاطره ضربه و ارزیابیهای حاصل از حادثه و یا نتایج آن یک رابطه تقابلی وجود دارد وقتی افراد مبتلا به DSTP مزم حادثه را یادآوری میکنند بهطور انتخابی آن قسمتهایی از حادثه را به یاد میآورند که با ارزیابیهایشان هماهنگ است مثلا فردی که پاسخهای دیگران را منفی ادراک کرده است، فقط پاسخهای غیردوستانه را به یاد میآورد یا ناتوانی در به خاطر آوردن نظم درست حوادث میتواند به ارزیابی نادرست مقصر بودن برای حادثه منجر شود(اهلرز و کلارک، 2000).
9در کل مدل شناختی اهلرز و کلارک بیان میکند ارزیابیهای فرد از حادثه و یا نتایج آن در اثر تقابل دوسویه با ماهیت خاطره حادثه منجر به ایجاد ترس مداوم در فرد میشود که بیمار برای کنترل ترس مداوم خویش دست به مجموعهای از رفتارهای ناکارآمد میزند که (به تصویر صفحه مراجعه شود) این رفتارهای ناکارآمد علاوه بر افزایش ترس مداوم، از تغییر در ارزیابیهای فرد و ماهیت خاطره حادثه جلوگیری کرده منجر به تداوم اختلال میگردد.
طبق این مدل بیماران دچار اختلال DSTP ، حادثه و یا نتایج آن را به شیوهای پردازش میکنند که منجر به احساس ترس مداوم و شدیدی در آنها میشود این مدل دو متغیر عمده را عامل ایجاد ترس مداوم فرض میکند اولی، تفاوتهای فردی موجود در ارزیابی از حادثه و یا نتایج آن، دومی نیز تفاوتهای فردی موجود در ماهیت خاطره ضربه و ارتباط آن با دیگر خاطرات خودگزارشی میباشد."