چکیده:
از جمله آیات متشابه قرآن کریم، آیات فواتح برخی سور، معروف به حروف مقطعه هستند. یکی از آنها، آیهی «کهیعص» در ابتدای سوره مبارکه مریم است. در برخی احادیث مندرج در کتب روایی امامیه، پیرامون این آیه، تأویلی ارائه شده است که آن را با امام حسین (ع) و حادثهی کربلا انطباق میدهد. پرسش اساسی این است که با عنایت به فهم این حدیث، این تأویل آیه تا چه حد مورد اعتماد است؟ در این مقاله تلاش شده است با بهرهگیری از روش تحلیلی توصیفی به بررسی سندی و متنی روایت حاوی این تأویل از آیه پرداخته شود تا با فهم کل روایت، مقایسهای با مفاهیم بنیادین شیعه صورت پذیرد. بررسیها نشان میدهد؛ با توجه به نقدهای جدّی سندی؛ عدم ذکر روایت در کتب روایی و تفسیری معتبر و حضور افراد مجهول، ضعیف، غالی و کذّاب در میان راویان و متنی؛ شش اشکال عمده به خصوص وارد ساختن نسبتهای ناروا به امامَین عسکری (ع) و مهدی (عج)، ضعف شدید آن اثبات شده و در نتیجه به این تأویل از آیه نمیتوان اعتماد نمود.
The opening verses of certain surahs of Quran are allegorical، which includes Muqattaʿat (discontinued letters). Amongst is the verse of Kaf، Ha، Ya، ʼAyn، Sad، the opening to the blessed surah of Maryam. Some hadiths embodied in the narrated books of Imamiyah، regarding the respective verse، have provided an esoteric interpretation that relates the verse to Battle of Karbala and Imam Hossain. The core question regarding the understanding of the hadith is to what extent the esoteric interpretation of Imamiyah is reliable? This paper via descriptive -analytic method analyzes chain and text of the Hadith and tries to elaborate the concept of esoteric interpretation of the hadith so that through understanding the entire notion of the narrative، a comparison with fundamental concepts of Shia is made. The Studies reveal that this hadith is weak both in chain and text. In terms of the document the narrative is not mentioned in theauthentic narrated and interpreted books and also the narrators are of unknown، unreliable، indecent andprevaricated origin. The studies also engage with the critiques of textual-based analysis، pointing out six significant errors، particularly the misattribution of inadmissible characteristics to Imam Hassan Askari and Imam Mahdi. The authenticity of these two critiques exposes the inherent flaw within the esoteric interpretation of the text، hence the esoteric interpretation does lack the essential features to be assumed as valid.
خلاصه ماشینی:
در بررسی نظریهی دوم، مفسران نیز مرجع خود را برای روایاتی که «کهیعص» را ناظر به واقعه کربلا میدانند، اینگونه بیان میکنند: «فی کتاب کمال الدین و تمام النعمة ( شیخ صدوق) باسناده إلی سعد بن عبد الله القمی عن الحجة القائم علیه السلام حدیث طویل وفیه ...
3- بررسی کتب روایی حاوی روایت «کهیعص» روایت مورد پژوهش در کتب مختلف روایی و تفسیری آمده است لیکن متقدمترین آنها که به طور مستقل به بیان این روایت پرداختهاند به قرار زیر میباشند: 3-1 - کتاب کمال الدین و تمام النعمة (اکمال الدین و اتمام النعمة): این کتاب تألیف عالم برجسته شیعه محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (م ۳۸۱ق) به موضوع غیبت و ظهور امام زمان (عج) میباشد.
4- روایت «کهیعص» در کتب اولیه روایی شیعه مضمون روایات در تأویل آیه «کهیعص» به واقعه کربلا، بر اساس نقل شیخ صدوق و طبری اینچنین است: «سعدبن عبدالله اشعری قمی یکی از اندیشمندان شیعی هم عصر با امام حسن عسکری (ع) است که اشتیاق زیادی به یادگیری علوم داشت و با اندیشمندان دیگر فرق اسلامی مباحثه مینمود.
» (ابنبابویه، 1354ش، 2: 455؛ طبری، 1413ق، 506) 5- بررسی سندی روایات 5-1- عدم نقل روایت در تفاسیر مهم شیعه و اهلسنت در ابتدای بحث سندی باید به این نکته توجه نمود که در تفسیر آیه اول سوره مریم، تعداد زیادی از تفاسیر معروف شیعه، و منابع تفسیری اهل سنت به این روایت اشارهای نکردهاند.