چکیده:
موضوع قبله یابی از مسایل مهم در آداب اهل عرفان است. محراب به عنوان مرکزی که رو به سوی کعبه دارد، دارای ارزش های بصری و معنایی ویژه ای است. هنرمندان اهل عرفان، محراب را با آرایه های رمزآمیز گل ها و گیاهان آذین بندی می کنند؛ زیرا محراب به منزله ی دروازه ای است که انسان به واسطه آن قدم به جهان مینوی و باغ بهشت می گذارد. این رموز، سایه هایی از حقایق بالاتر هستند، به همین دلیل از روشنی و وضوح کامل برخوردار نیستند، از این رو، در خلق آن از کاربرد تفکر در بالاترین صورتش بهره گرفته شده است. محراب برای عارف مکان، اقامتگاه و مسکن شهود و اشراق است. در این بررسی سعی خواهد شد تا به روش کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ داده شود: ارتباط بین عرفان و هنراسلامی چیست؟ و معنا چگونه با زیبایی های بصری محراب تلفیق و خود را نمایان می کند؟
به این ترتیب مشخص خواهد شد که پیدایش اثر هنری، مستلزم گذار از نیستی به هستی - از ظاهر به باطن - است و این مسیله به وضوح خود را در خلق محراب جلوه گر می کند؛ زیرا تمامی آرایه ها و رنگ ها برای بیان معنای عرفانی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا زمینه ساز شهود حق گردند.
Finding the Qibla is an important issue in the practices of mystics. Altar - facing towards the Kaaba - is a center that has a special meaning and intuitive values. Some artists who are familiar with mystics، arrays altar with mysterious flowers and plants، because the altar is like a gateway through which one enters through the Garden of Eden. These Codes are shadows of the eternal facts and that is why they are not entirely clear. Hence، the highest way of thinking has been used to the creation of these codes. Altar is the place of intuition and illumination for a mystic. In this study using the Libraries method we will try to answer the question: What is the relationship between mysticism and Islamic art? How does Meaning combine with the visual beauty of altar and reveals itself? It will be clear that the creation of a work of art، requires a transition from inexistence to existence - from appearance to the conscience - and this is clearly expressed in the creation of the altar، because all the colors have been put together to express a mystical meaning and to provide the context for witnessing the truth.
خلاصه ماشینی:
پرسش های اصلی در بررسی حاضـر عبارتنـد از: چـه ارتبـاطی بـین عرفـان اسلامی و هنر اسلامی وجود دارد؟ جایگاه محراب و پیـام عرفـانی آن در معمـاری / اسـلامی چیـست ؟ بـا وجـود محـدودیت هـایی کـه بـر اسـاس تعـالیم اسـلام در تصویرسازی مساجد وجود داشته است ، زایـش ، تکامـل و دگردیـسی نگـاره هـا و نمادها چگونه شکل گرفته است ؟ و معنا چگونه با زیبایی های بصری محراب تلفیـق شده و خود را نمایان می کند؟ هنراسلامی وتجلی عرفان در آن پیوستگی انکارناپذیری درعرفان و هنر اسـلامی ایجـاب مـی کنـد کـه یـک هنرمند عاشق به ناچار باید عارفی کامل باشـد تـا بتوانـد پـرده هـا و حجـاب هـا را درنوردد و از طبیعت هستی چونان رصدگاهی برای نظاره به عوالم برتر استفاده کند (معمارزاده ، ١٣١:١٣٨٦).
هنر اسلامی نیـز بـا تمرکز بر وجود خداوند و دعوت به پیام خداوند، به حذف تزیینـات غیرسـمبلیک پرداخته و هر نقش و رنگ را در راستای جذب به زیبایی های معنوی به کـار گرفتـه است .
هر انـسانی کـه بـا هنـرو معمـاری اسلامی آشنا باشد به این مطلب توجه خواهد کرد که ریاضیات در اشـکال هنـرهـا نقش داشته است و از ویژگیهای هنر اسلامی وجود نقش های هندسی اسـت و در بیشتر هنرها جلوه گر است .
هنر مقدس درطراحی محراب -که برای اهداف متعالی و آسـمانی اسـت ، بـدون توجـه بـه ویژگـی هـای عصری و سبک های هنری - به عناصرملکوتی و روحانی پرداخته می شود، درهنر مقدس زمان مطرح نیست .