چکیده:
هدف از تحقیق حاضر بررسی و تحلیل اختلالات یادگیری دانش آموزان ابتدایی است،هر چند که ناتوانی های یادگیری یک قلمرو نسبتا جدیدی است لکن رشد مفهوم آن ظاهرا سریع بوده به طوریکه از طریق آمیختگی پیشه های متعدد به صورت یک پیشه گسترده میان رشته ای جلوه گر شده است . ماهیت مطالعه ایجاب میکرد که از روش علی مقایسه ای استفاده شود و شیوه جمعآوری اطلاعات نیز انفرادی بوده و در محل تحصیل دانش آموزان و بوسیله آزمونگران آموزش دیده صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع علی- مقایس های می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های سوم الی ششم ابتدایی مدارس شهر پیربکران تشکیل میدهند که از میان آنها، قریب به 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از چک لیست ویژگیهای کودکان مبتلا به نارساخوانی، نارسانویسی و نارسایی در حساب،که در اختیار معلمان قرار گرفته بود، توام با تحلیل دفاتر املاء،انشاء و حساب دانش آموزان، اقدام به شناسایی کودکان مبتلا به نارساییهای ویژه در یادگیری شد بطوری که میزان شیوع این نارسایی در حد 15 درصد بدست آمده در مرحله دوم مطالعه،از میان این دانش آموزان، 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند که 60 درصد آنها دختر و 40 درصد دیگر پسر بودند.همچنین تعداد 40 نفر دانشآموز عادی نیز از همان کلاسهایی که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری انتخاب شده بودند بصورت کاملا تصادفی برگزیده شدند. هر دو گروه قابل مطالعه و قابل مقایسه به آزمونهای تشخیص
شنیداری وپمن، آزمون هوشی ریون، آزمون حافظه وکسلر ، ،آزمونهای خواندن، املاء و ریاضی و آزمونهای محقق ساخته پاسخ دادند. همچنین آزمون مشکلات رفتاری راتر نیز از دید معلمان برای هر دو گروه دانش آموزان اجرا شد.