چکیده:
مطابق آرمان علم غیر ارزشبار، در ارزیابیِ معرفتیِ نظریاتِ علمی، فقط ارزشهای معرفتی میتوانند نقش مشروع داشته باشند. در سالهای اخیر این آموزه به سختی به چالش کشیده شده است. یکی از انتقادهای مهم مخالفان این دیدگاه نامعتبر بودن تمایز میان ارزشهای معرفتی و غیر معرفتی است. در این مقاله با ارائۀ استدلالی از این ادعا دفاع میشود که تمایز میان ارزشهای معرفتی و غیر معرفتی معتبر و همینطور برای داوری دربارۀ مشروعیت دخالت ارزشها در ارزیابی معرفتی نظریات ضروری است. در واقع، هدف اصلی مقاله بیان استدلالی در دفاع از این مدعاست که پذیرش آموزۀ تعین ناقص نظریه به وسیلۀ شواهد، که تقریباً مورد قبول همۀ منتقدان آرمان علم غیر ارزشبار است، مستلزم قول به وجود گروه ممتازی از ارزشها در میان ارزشهای مؤثر بر محتوای نظریات علمی است که میتوان آنها را ارزشهای معرفتی خواند. سپس در همین چارچوب تعریفی از ارزش معرفتی ارائه خواهد شد. در پایان، به این بحث میپردازیم که توجه به تمایز میان ارزشهای معرفتی و غیر معرفتی و همینطور شکل خاص اثرگذاری ارزشهای معرفتی بر محتوای نظریات علمی برای دفاع از عینیت علم لازم است.
خلاصه ماشینی:
در واقع، هدف اصلی مقاله بیان استدلالی در دفاع از این مدعاست که پذیرش آموزۀ تعین ناقص نظریه به وسیلۀ شواهد، که تقریباً مورد قبول همۀ منتقدان آرمان علم غیر ارزشبار است، مستلزم قول به وجود گروه ممتازی از ارزشها در میان ارزشهای مؤثر بر محتوای نظریات علمی است که میتوان آنها را ارزشهای معرفتی خواند.
آرمان علم غیر ارزشبار آموزهای است که میگوید: در محتوای نظریات علمی فقط گروه خاص و ممتازی از ارزشها میتوانند دخیل باشند که میتوان آنها را به نام «ارزشهای معرفتی» خواند، از همینرو، دانشمند باید بکوشد تأثیر ارزشهای پسزمینهای را در فرایند استدلالهای علمی خود، برای نمونه، در گردآوری شواهد یا ارزیابی و انتخاب نظریات، به حداقل برساند (رایس و اشپرنگر، ۲۰۱۴).
تامس value-free science ideal از مدافعان این دیدگاه میتوان به (McMullin, 1983)، (Laudan, 1984)، (Lacey, 1999) و (Mitchell, 2004) اشاره کرد.
از جمله الیوت 3 (۲۰۱۱) اشاره cognitive values criteria Elliot میکند به اینکه هم ماهیت تمایز مورد استناد داگلاس میان نقشهای مستقیم و غیر مستقیم ارزشها و هم نقشی که قرار است این تمایز ایفا کند، ابهام دارد.
ادعای اصلی داگلاس این است که فقط معیارهای معرفتی، مانند سازگاری درونی و کفایت تجربی، میتوانند در ارزیابی و توجیه نظریات علمی نقش مستقیم داشته باشند، اما استیل در اینجا به این نکته اشاره میکند که به نظر میآید آنچه داگلاس معیار معرفتی میخواند همان نقشی را ایفا میکند که «ارزش معرفتی» در دیدگاه مدافعان آرمان علم غیر ارزشبار بازی میکرد.