چکیده:
تفسیر انفسی قرآن کریم، شیوهای از تفسیر به منظور تعالی بشر، از نشأهی کثرات، به عوالم روحانی و رسیدن به وحدت شخصی وجود است. مفسر در این روش میکوشد، قدم در سیر انفسی گذاشته و در شگفتیهای نفسانی غرق شود؛ بنابراین با یاری گرفتن از آیات الهی و روایت معصومین، درهای غیب را به روی خود میگشاید. خدا، محور تفسیر انفسی است و فهم کلام الهی، موضوع آن و شناخت و تعالی انسان، هدف آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بیان نمونههایی از تفسیر آیات از حسنزادهآملی و جوادیآملی، تفسیر انفسی را شامل عرفان عملی، عرفان نظری و مبانی فلسفی نفس انسان میداند، که در قالب برهان به مخاطب عرضه میشود. از ویژگیهای تفسیر انفسی میتوان به فرازمان و فرامکانی در تفسیر آیات، قابلیتهای نفس جهت مشاهده حقایق، رابطهی عارفانه بین بنده و محبوب حقیقی و اثرات رابطهی فوق در کاهش گناه و رهایی از تنهایی است، که موجب افزایش ایمان و عمق بخشی به باور دینی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین احادیث معصومین، ادعیه و سیرهی آنان، نقش مهمی در تربیت دینی ایفا میکند، که همان هدایت به سمت سیر انفسی است و با ذکر اوصاف و صفات حق تعالی، به منظور شبیه شدن به اسماء الهی و ترسیم منطقهی ممنوع و مجاز در رفتار و گفتار و افکار انسانی میکوشند؛ تا قوای نهفته در وجود آدمی را به فعلیت برسانند و به سمت کمالات انسانی به پیش ببرند؛ چنانچه در تفسیر آیهی «وإذاالوحوش حشرت»(تکویر: 5)، باتوجهبه روایت امام علی(ع)، دربارهی برخی از انسانها که میفرماید: «صورت، صورت انسان و قلب، قلب حیوان است»(مجلسی، 1403، ج 2، ص 57)، حسنزاده آملی آیه را، به اینصورت تفسیر میکند: «چون از ترازو، قدم فراتر نهیم و به کتب حکمت و بهخصوص به حکمت متعالیه و بهویژه به صحف عرفانی اصیل برسیم، وجود را مساوی حق و فصل حقیقی همه انواع و اشخاص موجودات، از مجرد و مادی و صورةالصور، آنها مییابیم و تعریف منطقی انسان را نیز امضاء میکنیم و لکن با این فرق، که او را دارای قوه و منه و لیاقتی مییابیم، که هرگاه آن دارایی را به فعلیت برساند، انسان حقیقی و واقعی خواهد بود...."