چکیده:
مباحث کلامی پیرامون «شفاعت» بیشتر معطوف به اختلاف آراء درباره تعریف اصطلاحی و اینکه آیا نتیجه شفاعت اسقاط عقاب است یا ازدیاد منافع، بوده است؛ اما آنچه مورد نظر تعداد اندکی ازاندیشمندان قرار گرفته است تبیین چگونگی شفاعت است. اهمیت رویکرد دوم از آن جهت است که میتواند پاسخ به دیدگاهی باشد که شفاعت را باوری نامعقول میداند. از جمله کسانی که با این رویکرد به بحث پیرامون شفاعت پرداختهاند ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی میباشند؛ با این تفاوت که غزالی با تمثیلی عرفانی تلاش میکند چیستی و چگونگی شفاعت را وضوح ببخشد، ولی علامه طباطبایی تبیینی عقلی و فلسفی از شفاعت ارائه داده است. سخنان رشید رضا نمونه دیدگاهی است که «شفاعت» را امری غیرمعقول تلقی نموده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با روش تحلیلی، دیدگاه ابوحامد غزالی و علامه طباطبایی و نسبت آن دو را مورد بررسی قرار میدهد و به این نتیجه منتهی میشود که دیدگاه این دواندیشمند علیرغم تفاوت ظاهری، مکمل یکدیگر بوده و میتواند تبیینی معقول از شفاعت ارائه داده و پاسخی به شبهات عقلی «شفاعت» به طور عام و دیدگاه رشیدرضا به طور خاص باشد.
خلاصه ماشینی:
از جمله این افراد ابوحامد غزالی از بین علمای اهل سنت و علامه طباطبـایی از اندیشمندان شیعه هستند؛ البته دیگرانی مانند فخرالدین رازی نیز در ایـن بـاب سـخن گفته اند، ولی ویژگی این دو اندیشـمند در ایـن اسـت کـه ابوحامـد غزالـی بـا تمثیلـی شبه عرفانی ١ به توضیح شفاعت پرداخته است و علامه طباطبایی با دقت فلسفی خـاص و در ضمن مباحث نظری و فلسفی شفاعت را تبیین عقلی نموده است .
١(همان : (161 از نکاتی که در تبیین عقلانی شفاعت از نگاه علامه حائز اهمیت است ، ایـن اسـت که ایشان شفاعت را واسطه شدن در رساندن نفع و یـا دفـع ضـرر بـه نحـو حکومـت میدانند نه به نحو تضاد و تعارض ؛ یعنی چنین نیست که هنگام شفاعت اراده شفیع بـا اراده خدا تعارض کند و در نهایت یکی بر دیگری غالب گردد(آن گونه که بعضی ماننـد رشید رضـا گمـان کـرده انـد) بلکـه ضـمیمه شـدن شـفیع بـه شـفاعت شـونده اساسـا شفاعت شونده را از تحت حکم سابق خارج میکند، بدین صورت که عـاملی از عوامـل مربوط به شفاعت و مؤثر در رفع عقاب را بر عاملی که سبب عقـاب شـده ، حکومـت و / غلبه میدهد.
(همان :١٥٧) معنای این سخن علامه این است که شفیع با بذل عنایت به شفاعت شونده قابلیـت وی را در بهره مندی از عفو و رحمت خداوند تکمیل مینماید و به ایـن وسـیله ، انسـان گنهکار مورد رحمت خاص الهی قرار گرفته یا انسان نیکوکار از مرتبه بالاتری از رحمت برخوردار میگردد.