چکیده:
پژوهش حاضر باهدف شناخت تهدیدات امنیتی گروه سلفی گری پاکستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است و مساعی اصلی نویسندگان در این پژوهش ارائه پاسخی علمی و عینی بدین سوال است که گروه های سلفی موجود در پاکستان با آرا و عقاید دیوبندی و وهابی که ضد شیعه و جمهوری اسلای ایران است چه تهدیداتی را می تواند علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟و تهدیدات امنیتی گروه های سلفی پاکستان چه ابعادی از امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در بر خواهد گرفت؟ فرضیه پژوهش حاکی از این است که سلفیسم موجود در پاکستان تهدیداتی را در دو بعد کلان نرم و سخت علیه امنیت جمهوری ملی اسلامی ایران به وجود خواهد آورد که در داخل متن به هرکدام به صورت جداگانه خواهیم پرداخت. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد.
خلاصه ماشینی:
در مجموع میتوان گفت که به غیر از گروه های متنوع طالبان و نئوطالبان ١ در کشورهای افغانستان و پاکستان، گروه های جندالله و لشگر صحابه در بلوچستان پاکستان و بلوچستان ایران نیز پیروان سلفیه دیوبندی هستند در دهه ١٩٨٠ و در بحبوحه جنگ افغانستان ، دیوبندیها در پاکستان مدارس مذهبی متعددی در ایالات پشتون نشین پاکستان (ایالات وزیرستان شمالی و جنوبی، ایالت شمال غربی و در بلوچستان پاکستان) تاسیس کرده و پشتونهای افغانی رانده شده از افغانستان را در این مدارس تعلیم داده و آنها را تحت نام طالبان روانه افغانستان کردند.
لذا در این پژوهش ، سعی نویسندگان در وهله نخست ، حول تبیین دلایل شکل گیری و در ادامه تهدیدات بالقوه جنبش های سلفیگری پاکستان بر امنیت جمهوری اسلامی ایران در دو بعد کلان سخت و نرم میباشد.
با نگاهی اجمالی به رویکردهای تکفیریون پاکستان، میتوان اذعان کرد که مقابله با شیعیان منطقه اعم از شیعیان پاکستان و دیگر کشورها (در قالب ترور و مبارزات مسلحانه )، جلوگیری از ترویج و اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی ایران به کشورهای سنی مذهب و در نهایت قوام اسلام مورد نظر جنبش های سلفی (شکل گیری خلافت اسلامی)، مهمترین مولفه هایی است که دستاویز جنبش های سلفیگری در پاکستان قرار گرفته است .
تهدیدات گروه های سلفی گری پاکستان علیه حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران محور بنیادی در حاکمیت ملی، ایده حاکمیت یا ایدئولوژی دولت است که اصول و عقاید اساسی و منطق عمل یک رژیم محسوب میشود.