چکیده:
عارفان برای تبیین دیدگاه خود درباره اسفار اربعه، به آیات و روایات متعددی استناد جستهاند. با کاوش در آیات و روایات میتوان مستندات قابل توجهی دراینباره یافت. پژوهش حاضر به بررسی اسفار اربعه در آیات و روایات پرداخته است تا با گردآوری آیات و روایات مرتبط، چشمانداز اسفار اربعه را در عرفان تبیین کند. هرچند آیات و روایات بهروشنی عنوان اسفار اربعه را مطرح نکردهاند، ولی وجود سفری معنوی را تاکید فراوان کردهاند. موارد اندکی از آیات، مبیّن هر چهار سفر است و بیشتر آیات و روایات فقط بخشی از سفرها را توجیه میکنند. بااینحال، طرح مباحثی همچون «حجابهای نورانی و ظلمانی»، «مقامات و حالات سالکان» و «لوازم و نتایج هر سفر»، گویای آن است که اسفار اربعه دارای بنمایههای دینی است. تاثیر فراوان آموزههای دینی در رویکرد عرفای مسلمان به موضوع اسفار اربعه از یکسو و لزوم تبیین و شناخت مبانی فکری ایشان دراینباره ازسویدیگر، چنین ایجاب میکند که این مسئله در پژوهش مستقلی کاویده شود.
When explaining their views on the four mystical journeys، Muslim mystics are used to refer to the Qur'an and traditions. They are of the view that they can find considerable references in the Qur'an and traditions for it. In what follows، the author has enlightened the prospect of those four journeys through the examination of the related verses of the Qur'an and traditions. Those journeys are not proposed in the Qur'an and traditions in detail، nonetheless the very spiritual journey is emphasized therein. A few verses have mentioned the four journeys; however، more verses and traditions have only justified some parts of the journeys. Nevertheless، mentioning ideas such as "veils of light and darkness"، "stations and states of the wayfarers"، and "requirements and products of each journey" all suggests that the four journeys have religious motifs. The immense influence of religious teachings on the Muslim mystics' approach as to the four journeys from one side، and the need for explanation of their principles on the matter from another side، call for the issue to be examined independently.
خلاصه ماشینی:
"باتوجه به فقره ای که فرمود: آن چشم هایی که از روی آنـان حجـاب و پرده را برداشتی ، می توانند به بهای نور عظمت تو و به نور درخشنده قـدرت تـو نظـر کننـد، درمی یابیم که امام از فناء صفاتی سخن به میان آورده است ؛ زیرا تا زمـانی کـه مقـام فنـاء در صفت ابصار متحقق نگردد، رؤیت نور حضرت احـدیت محـال اسـت و در حـال فنـاء، دیگـر چیزی غیر از خدا نیست که بر او محیط شود و اوست و بـس ؛ او خـود را مـی بینـد (تهرانـی ، ١٤١٨، ج٥، ص٦١ـ٦٢).
تقدیر آیه این گونه است : اگر تو الان با ما هستی ، همان گونه کـه در ازل معـدوم و هالـک بـودی و محجوب بودی ، به امکانی تعینی که باعث تمییز تو از غیر خودت می شـد، هرآینه برای تو وصول به سوی ما و بقاء به توسـط مـا حاصـل مـی شـود و رسیدی به مقامی که وصول به آن به تلاش و کوشش میسر نبود؛ چراکـه چنین مرتبتی نه کسبی است و نه اجتهادی ، بلکه محض عطا و انعام ما در حق شما پس از فناء شما در ما و رجوع شما به سوی ماست : «هذا عطاؤنـا فامنن أو أمسک بغیر حساب » (ص : ٣٩) روشن است که مقامات انبیا و اولیا، کسبی و اجتهادی نیست ، بلکه درمجمـوع مربـوط بـه فنـاء و رجوع به آن چیزی است که در ازل بود است (آملی ، ١٤٢٢، ج٢، ص٤٢٦)."