چکیده:
در ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ای ﻧﻮع رواﯾﻂ ﺑﯿﻦ اﺷﺨﺎص ﺑﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ آن، اﺻﻮﻻ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻋﻨﺎوﯾﻨﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻈﯿﺮ رﻋﯿﺖ، ﺗﺒﻌﻪ ﯾﺎ ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﻮده و ﮐﯿﻔﯿﺖ و ﮐﻤﯿﺖ ﺣﻘﻮق و ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ اﺷﺨﺎص و ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻧﯿﺰ ﺑﺮ آن اﺳﺎس ﻗﺎﺑﻞ ارزﯾﺎﺑﯽ اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ اﻣﺮوزه در ﺑﯿﻦ ﻋﻨﺎوﯾﻦ ﻣﺬﮐﻮر، دو ﻋﻨﻮان اﺧﯿﺮ از اﻫﯿﻤﺖ و ﮐﺎرﺑﺮد وﯾﮋه ای ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ؛ اﻣﺎ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ و ﻣﺼﺎدﯾﻖ آﻧﻬﺎ، ﺧﺎﺻﻪ در ﺣﻘﻮق اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن اﯾﺮان، ﺧﺎﻟﯽ از اﺑﻬﺎم و ﻋﺪم ﺷﻔﺎﻓﯿﺖ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮﺧﻼف ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﮐﻪ در ﺣﻘﻮق اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن و اﯾﺮان ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺷﻬﺮوﻧﺪی اﻣﺮوزه در ﺣﻘﻮق اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن، ﺟﺰ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻃﺒﻘﺎت داﺧﻠﯽ ﺳﻪ ﮔﺎﻧﻪ آن و ﻧﯿﺰ اﺗﺤﺎدﯾﻪ اروﭘﺎﯾﯽ، ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻣﺘﺮادف ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ ﺑﻮده وﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﻣﻌﻨﯽ واﺣﺪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ، ﻟﯿﮑﻦ در ادﺑﯿﺎت ﺣﻘﻮﻗﯽ اﯾﺮان ﺗﺎ ده ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ آن ﻓﺎﻗﺪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﮐﺎرﺑﺮد ﯾﺎ ﺳﺎﺑﻘ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻟﺬا ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ در ﺻﺪد اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ ﺗﮑﻠﯿﻔﯽ را ﺑﺮﻋﻬﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺣﻘﻮﻗﯽ و ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺟﻮه اﺷﺘﺮاک و اﻓﺘﺮاق ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺷﻬﺮوﻧﺪی و ﺗﺎﺑﻌﯿﺖ از دﯾﺪﮔﺎه ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺣﻘﻮﻗﯽ اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن و اﯾﺮان، اﺑﻌﺎد ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ، ﻣﺒﻨﺎﯾﯽ، حقوقی و دیگر ویژگی های دو نهاد مذکور را بصورت شفاف مشخص نماید.
خلاصه ماشینی:
"همچنین از آثار کاربردی تمیز تفاوت حقوق ناشی از تابعیت ، شهروندی، رعیت و سایر وضعیت ها در حقوق انگلیس و نیز رابطه آنها با شهروندی اتحادیه اروپایی نسبت به کشورهای دیگر، از جمله دولت ایران این است که امروزه کاربرد دقیق این اصطلاحات در انعقاد معاهدات و دیگر قراردادهای بین المللی حائز کمال اهمیت میباشد، زیرا از طرفی ایران با آن کشور همانند سایر کشورها سوابق انعقاد معاهدات و قراردادهای متعدد داشته ودارد و از طرف دیگر، قوانین آن کشور از لحاظ تعاریف و مصادیق مرتبط با موضوع شفاف نبوده و نکات حساس آنها نیاز به مطالعه و شفاف سازی دارند.
٦. نتیجه گیری نظر به اینکه علیرغم این حقیقت حقوقی که در حقوق و ادبیات حقوقی ایران هیچ سابقه ای از شهروند و حقوق شهروندی تا تصویب قوانین و مقرراتی در آن رابطه در ده ، پانزده سال گذشته مطرح نبوده و حتی وجود چنین عبارتی در حقوق ایران در جریان دعاوی ایران -ایالات متحده در دیوان داوری لاهه رد شده بود، اما امروزه عناوین مزبور بصورت غیر قابل تصور در قوانین و مقررات و رسانه های گروهی با اقبال بی نظیری کاربرد پیدا کرده است ، البته بدون آنکه معانی و مصادیق واقعی آن ، از نظر شمول بر اتباع ایرانی یا سکنه ایرانی معلوم باشد."