چکیده:
نقش دین در سیر تحولات تاریخی امری بیبدیل است؛ از یکسو ادیان دارای تنوع و تفاوتهای بسیاری هستند و از سوی دیگر در طول تاریخ کشمکش و نزاعهای طولانی که به نام دین صورت گرفته، گفتگو میان ادیان را به یک ضرورت تبدیل نموده است. اما چگونه میتوان شیوه و مبانی مدونی را برای گفتگو براساس تعامل بین ادیان دنبال نمود؟ در سالهای اخیر دربارة شیوة گفتگو بین ادیان نظریاتی ارائه شده و فرصتهایی برای بهکار بستن آنها با هدف ایجاد رواداری، احترام و درک متقابل فراهم گردیده است، اما هنوز تا رسیدن به کمال مطلوب فاصله بسیار است. در این نوشتار به بررسی شیوههای چهارگانة گفتگو پرداخته خواهد شد که از کثرتگرایی جان هیک و پارادایمهای سهگانة او آغاز میشود و با طرح روش گفتگوی مارتین بوبر مبتنی بر اندیشة من ـ تو ادامه مییابد و پس از تأکید بر روش کویاما که مبتنی بر اصل بازتاب است، سرانجام به بحث دربارة روش چهارم یعنی گفتگوی مبتنی بر اندیشة عرفانی میرسد. روش چهارم، در مقایسه با سه روش دیگر، جریانی مطمئن و انسانی را در گفتگوی بین ادیان طی میکند. آنچه در این نوشتار خواهد آمد، بررسی این شیوهها و تحلیل بهترین ابزار و روش در گفتگوی بین ادیان است.
خلاصه ماشینی:
"سؤال اساسی در اینجا این است که چگونه میتوان میان این جهـان بینـیهـا ارتبـاط ایجاد کرد؛ ارتباطی که منجر بـه تفـاهم و رواداری شـود؟ چـه نـوع و کـدامین مـدل از گفتمان میتواند موجد بیشترین درک متقابل میان جهان بینیهای متفاوت اعم از دینـی و غیر دینی شود؟ روش هایی که برای نیل بـدین مقصـود در اینجـا بررسـی مـیشـوند، عبارتند از: گفتگوی مبتنی بر اندیشۀ کثرت گرایی دینی، گفتگوی مبتنی بر اندیشۀ «من ـ تو»یی، گفتگوی مبتنـی بـر اندیشـۀ «مـن ـ مـن »ی و گفتگـوی مبتنـی بـر «آیـین درویشی» یا عرفان .
ایـن بدان معنا نیست که انسان باید تمام تلاش خود را برای ایجاد ارتبـاط بـا دیگـران انجـام دهد، بلکه زندگی واقعی همین ارتباط است و ازاین رو وظیفـۀ مـن اسـت کـه از دوسـتم سپاسگزاری کنم ، حتی اگر هیچ کار خاصی برایم انجام نداده باشـد، ولـی چـرا؟ بـه ایـن دلیل که با من مواجهه ای داشته و من به دلیل اعتمادش به من و برای گشـودن آنچـه را که من بدان «دل کاملا بسته » میگویم ، باید به مواجهۀ او پاسخ مثبت بدهم .
ابن عربی از نیایش خدا با انسان و نیایش انسان با خدا و گفتگوی جاودانۀ عاشق و معشوق ، سخن رانده است و از نظر او نقـش نیـایش میـان خـدا و انسـان مشترک است : مشارکتی بودن نیایش مسـتلزم تصـور دو موجـود در گفتگـوی بـا هــم اسـت ، زیرا رحمت خدای رحمان تنها در جهت خـالق بـه مخلـوق یـا از معشـوق بـه عاشق نیست ؛ بلکه متقابلا از مخلوق به خالق خود، از عاشق به معشوق خود نیز حرکتی دارد."