چکیده:
یکی از ویژگیهای مهم شعر شفیعیکدکنی، پیوند عمیق آن با ادبیات و گذشتۀ تاریخی و فرهنگی ایران است. نمود این ویژگی را بیش از همه، در دو حوزۀ اسطوره و عرفان میتوان دید. بنابر اظهارات منتقدان، این دو در کنار مضامین اجتماعی، مهمترین دلالتهای معنایی شعر شفیعی را تشکیل میدهند. هدف مقالۀ حاضر، بررسی نظام تصاویر شعر شفیعیکدکنی و تبیین ارتباط آن با سه حوزۀ معنایی یادشده است. ازاینرو با معرفی تصویر رویش، که تصویر مرکزی در شعر اوست، شبکۀ تصویری شعر وی ترسیم شدهاست. این شبکۀ تصویری، حاصل گرد آمدن نظاممند تصاویری چون رستنیها و باران و بهار و صبح و سرودن است. مهمترین کارکرد تصویر مرکزی رویش، ایجاد تقابل معنایی میان دو دسته از مفاهیم است که امکان دلالتگری شعر شفیعی را در سه حوزۀ یادشده ممکن میسازد. بنابراین، خوشۀ تصویری رویش را در شعر شفیعی باید نقطۀ برخورد اصلیترین معانی برآمده از شعر وی محسوب کرد که با چینش مفاهیم و تصاویر در نظامی تقابلی، موجب بازتعریف بسیاری از نمادهای سابقهدار در شعر معاصر فارسی میشود.
One of the most important features of Mohammad Reza Shafiei Kadkani’s poetry is its profound link with historical and cultural background of Iran. This feature can be found، more than anything else، in two areas of myth and mysticism. These two، along with social themes، constitute the most outstanding semantic implications of Shafiei’s poetry، according to critics. The purpose of this article is to study the image system of Shafiei’s poetry and to explain its relationship with the three above-mentioned semantic areas. This image network is the result of a systematic gathering of images such as vegetation، rain، spring، morning and singing. The most important function of central image of growth is the creation of semantic confrontation between two categories of concepts، what makes the signification of Shafiei’s poetry in three mentioned areas possible. Therefore، the visual cluster of growth in Shafiei’s poetry should be considered as the point of conjunction of the main meanings derived from his poetry، which redefines many of the symbols in the contemporary Persian poetry by repositioning concepts and images in a contradictory system.
خلاصه ماشینی:
مقدمه تصویر جزو مهم ترین عناصر شعری است که با قـرار گـرفتن در حـوزه بلاغـت ، همـواره عنصری زیباشناختی و منفرد بوده است ؛ بـااین حـال ، تصـاویر شـعری، افـزون بـر کـارکرد زیباشناختی، گاه کارکردهایی ساختاری و معنایی دارند، چنانکه کشـف سـاختار حـاکم بـر تصاویر و ارتباط میان آن ها، یکی از راه های دستیابی به معانی متن به حساب میآید.
پیش از این در چند مقاله (مانند «تحلیل تصویر دریا در مثنوی» نوشته محمود فتوحی)، تصاویر و ارتباط آن هـا در آثار مختلف تحلیل شده است ، اما مقاله حاضر را باید از دو جهت ، متفاوت دانست : اولا از نظر متن مورد مطالعه (اشعار شفیعیکدکنی) و ثانیا از نظر روش کار کـه تصـویر مرکـزی و خوشه تصاویر مرتبط با آن را باتوجه به نقش آن ها در برآمدن معانی اصـلی مـتن ، بررسـی کرده است .
این ساختار از سویی موجب ارتباط میان تصاویر مهم شعر شفیعی و از سوی دیگر موجـب برآمدن و ظهور معنا، گرد تصویر مرکزی شده است .
در شعر شفیعی، قرار گرفتن تصاویر رستنیها در نظامی تقـابلی بـا محوریـت تصـویر رویش ، پیش از همه میتواند بر حضور مؤلفه های مهمـی ، از اندیشـه اسـطوره ای دلالـت داشته باشد؛ بنابراین ، نمونه هایی از اشعار وی که به نوعی این ویژگـی تصـویری را دارنـد، زمینه ای فراهم آورده اند برای برداشت های اسطوره ای مبتنی بر تصویر مرکزی رویش .
با بررسی تصاویر و نمادهای گیاهی در شعر شفیعی و تحلیل ارتباط میان آن ها، میتوان دلالت های اجتماعی شبکه تصویری رویش را آشـکار کـرد.
حضور برخی از مهم ترین تصاویر شعری گرد تصویر مرکـزی رویـش ، عـاملی بـرای دستیابی به این دلالت های سه گانه و انسجام عناصر تصویری شعر وی است .