چکیده:
شباهتهای فکری و نظری میان بزرگان اندیشه، همواره موضوع درخور توجهی برای پژوهشگران بوده است. علاقهمندان به این حوزۀ مطالعاتی، با بررسیهای تطبیقی خود کوشیدهاند بسیاری از تأثیر و تأثرهای جریانساز در تاریخ اندیشۀ بشری را نمایان کنند. در این نوشتار اندیشهها و آراء افلاطون در باب چهارم مرزباننامه بازشناسی میشود؛ همچنین باتکیهبر مطالعات کتابخانهای و اسنادی و به روش تحلیل محتوا چشماندازی کلی از آنها ارائه میگردد؛ سپس با بهرهگیری از شیوۀ استقرایی، افزونبر بیان شواهدی از باب چهارم مرزباننامه، شباهتهای فکری مؤلف کتاب با افلاطون نمایان میشود. نکتۀ درخور توجه این است که برای دستیابی به فهمی دقیقتر از آثار ماندگار ادبیات تعلیمی، باید با خاستگاههای فکری پدیدآورندگان اینگونه متون آشنا شد. بازخوانی دقیق باب چهارم مرزباننامه نشان میدهد که گویا نویسندۀ آن نیز مانند افلاطون بر آن است که تنها یک سکۀ حقیقی وجود دارد که باید همه چیز را با آن سنجید و آن معرفت است؛ تنها خردورزی است که آدمی را از دام اشتغال به جهان بیاعتبار محسوسات و فریفتهشدن به وهم و خیال میتواند برهاند. همین نکات بنمایة اصلی فرضیههای تحقیق این جستار است. باید سؤالات تحقیق و فرضیة تحقیق بر همین مبنا شکل گیرد. پژوهشهایی از این دست، امکان فهم دقیقتری از آثار ارزشمند ادبی را فراهم میکند؛ همچنین زمینهای مناسب برای تعاملات فکری سازنده میان پژوهشگران ادب فارسی و فلسفه است.
Intellectual and theoretical similarities always have been noteworthy subjects among great thinkers. Enthusiasts of this field، via using comparative analysis، have tried to reveal important impacts in history of human thought. In the present study، we have discussed the recognition of Plato’s thoughts and ideas in Chapter Four of Marzban-nameh and have tried to present the overview via using content analysis and an inductive method، and relying on the library and documentary studies. Providing the evidence from Chapter Four of Marzban-nameh، we have revealed similarities in the thoughts of the author of the book with Plato.An important point is that we should become acquainted with intellectual origins of the authors of these works for achieving a more detailed understanding of great works in the literature. A detailed readout of Chapter Four of Marzban-nameh shows that the author، perhaps like Plato، believes that there is only one true benchmark that can test everything and it is knowledge; only wisdom can save us from engaging to invalid، worldly world and from being deceived by the illusion. This kind of research، in addition to providing the possibility of a more accurate understanding of valuable literary works، can be a setting for the exchanging of helpful ideas among Persian literature and philosophy researchers.
خلاصه ماشینی:
بازخوانی دقیق باب چهارم مرزبان نامه نشـان مـیدهـد که گویا نویسندة آن نیز مانند افلاطون بر آن است که تنها یک سکۀ حقیقی وجود دارد که باید همه چیز را با آن سـنجید و آن معرفت است ؛ تنها خردورزی است که آدمی را از دام اشتغال به جهان بیاعتبار محسوسات و فریفته شدن به وهم و خیال میتواند برهاند.
١ـ٢ سؤالات تحقیق با خوانش دقیق داستان «دیو گاوپای و دانای دینی» در مرزبان نامه ، تا چه اندازه مـیتـوان بـه اندیشـه هـای بنیـادین و جهان بینی نویسنده پی برد؟ با خوانش دقیق داستان «دیو گاوپای و دانای دینی» در مرزبان نامـه ، تـا چـه انـدازه بـه نمودهـای اصـالت معرفـت و خردورزی در اندیشۀ نویسنده میتوان پی برد؟ آیا میتوان شواهدی نشان داد که بیان کنندة تأثیرپذیری نویسندة مرزبان نامـه از آرای فلسـفی افلاطـون باشـد؟ و اگـر چنین است آن آراء کدام است ؟ آیا میتوان در مرزبان نامه به نمودهایی از آراء فلسفی دست یافت ؟ آرائی مانند تقابل وهم و ادراک حسی با معرفت و بینش عقلانی ، تغییر پیوسته در جهان محسوسات و واقعیت تغییرناپذیر مستقل از زمان ، تقابل روح با نفس و تن ، ماهیت سه گانۀ جان و نفس آدمی و استقرار هر یک در سه عضو بدن ، سرنوشت ، پرهیز از لذت و توصیه بـه قناعـت ، آمیختگـی تعقل و اشراق ، تفاوت در میزان خرد و توانایی ذاتی افراد، بازگشت به عالم غیب و....