چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ادراک دانشآموزان نسبت به فعالیتهای پرورشی و پیشبینی رابطه آن با متغیرهای زمینهای (جنس، رشته و پایه) است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دبیرستانهای شهر شیراز در سال تحصیلی 90- 89 (58429 نفر) بود که با استفاده از روش تصادفی خوشهای تعداد 303 نفر، شامل 148 نفر پسر و 151 نفر دختر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه توسط ملاکهای روانسنجی مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی گروههای وابسته و مستقل، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که ادراک دانشآموزان از فعالیتهای پرورشی مدارس در ابعاد سهگانه علاقه نسبت به انجام فعالیت پرورشی، مشارکت در انجام فعالیتهای پرورشی و آگاهی از آسیبها یا تهدیدکنندههای فعالیت پرورشی متفاوت است. بدین معنی که علاقه دانشآموزان نسبت به فعالیتهای پرورشی در مقایسه با مشارکت آنان در فعالیتهای پرورشی در مرتبه پایینتری قرار دارد و میزان مشارکت آنها در فعالیتهای پرورشی در مقایسه با میزان شناخت آنان از آسیبهای فعالیتهای پرورشی در مرحله بالاتری واقع شده است. از این رو تنزل میزان علاقه دانشآموزان در مقایسه با میزان مشارکت آنان میتواند شکاف و فاصله میان "نظر" و"عمل" را تبیین کند. علاوه بر این نتایج حاصله نشان داد که بین متغیرهای زمینهای از جمله جنسیت دانشآموزان و ادراک آنها از فعالیتهای پرورشی در ابعاد سهگانه علاقه، مشارکت و آگاهی از آسیبها رابطه معناداری وجود ندارد، در حالی که بین سایر متغیرهای زمینهای از جمله رشته و پایه تحصیلی با ادراک دانشآموزان از فعالیتهای پرورشی در مدارس رابطه معناداری دیده میشود.