چکیده:
دختران مجرد در زمرۀ گروههایی محسوب میشوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ دختران از تجرد، کشف زمینهها، پیامدها و نحوۀ مواجهۀ دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان دختران مجرد شهر ایوان به انجام رسید. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شد. در نمونۀ پژوهش، 28 نفر از دختران مجرد مشارکت داشتند که به لحاظ بهرهمندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینههایی چون تثبیت دالهای پذیرفتهشده، ازدواج بهمثابۀ نهاد حمایتی، جنسیتیشدن فضای عمومی و تقدیرگرایی در تجرد زنان نقش دارند. در این میان، محدودیتهای پذیرفتهشده بهمثابة زمینۀ تسهیلگر و بازنمایی وابستگی در رسانه بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک دختران مجرد از تجرد بر الزامهای استتار، مکانهای مذهبی بهمثابۀ پناهگاه، سیاست حضور و رویآوردن به مشاغل زنانه، بازاندیشی و مجازیشدن روابط دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، تجربۀ تجرد برای دختران، خشونت روانی، انزوای مضاعف، آیندۀ مبهم و احساس سرباری و ابژههای حقارت در پی داشته است. مقولۀ هسته نیز بر دسترسناپذیر بودن موقعیتها دلالت دارد.
خلاصه ماشینی:
تجـرد دختران نوعی داغ ننگ به شمار می رود؛ به ویژه در مناطق سنتی که فرد از همان ابتدا نسبت بـه جنسیت خود آگاهی می یابد و پیوسته به او یادآوری مـی شـود کـه مهـم تـرین راه رسـیدن بـه موقعیت و پایگاه اجتماعی مناسب ازدواج است [١٣، ص٣٠٧].
اما در میدان مطالعه شده ، دختران پس از پایان آموزش پیش دانشگاهی باید به فکر ازدواج باشـند و در این شهر که دختران اغلب خانه نشین و بیکارند، حتی پس از فراغت از تحصـیل بـه دلیـل نبـود فرصت های شغلی انزوا را تجربه می کنند.
بایرن (٢٠٠٣) در مقالة «بسط مدل جامعه شناختی برای پژوهش در باب خود و هویت هـای اجتماعی زنان » نشان داد دختران مجردی که هرگز ازدواج نکرده اند به مراتـب بیشـتر از مـردان مجرد برخورد تبعیض آمیز را در عرصه های غیررسمی تجربه کرده اند.
درواقع ، زنان برای مقابله با طرد به عضویت و فعالیت در نهادهای مدنی روی می آورند: ـ برخی نهادها مانند حمایت از زنان بی بضاعت یا دختران مجرد رو تشکیل دادیـم و برنامه های خوبی هم ارائه دادیم و طرح تشکیل جلسات با خود ما بود، اما این جلسه هـا وقتی تشکیل می شـد کـه مـردی حضـور داشـته باشـه یـا اینکـه بـرای دعـوت از فـرد سمت داری مجبور بودیم از یک آقا خواهش کنیم که مثلا از فلان رئیس دعوت کنه ؛ در غیر این صورت خود زن ها هم همکاری نمی کردن » (اسما، ٢٨ ساله ، کارشناسی ارشد).
برمبنای یافته های این پژوهش ، تجربة طرد برای دختران مجرد تبعاتی چـون احسـاس سرباری ، انزوای مضاعف ، آیندة مبهم و خشونت روانی را در پی داشته است .