چکیده:
داستانپردازی و روایت درباره ابومسلم خراسانی و قیام وی همواره محل بحث ادیبان و مورخان و دیگر صاحبنظران بوده و هر کس به فراخور گرایش فکری و مسلک خویش درباره آن سخنسرایی کردهاند. در این میان دو تن از صاحبنظران ادب عربی و فارسی؛ جرجیزیدان و ابوطاهر طرسوسی با نگرشی خاص به مسأله ابومسلم و قیام وی پرداخته و مفاهیم متفاوت و گاه متناقضی از وی ارائه کردهاند. با توجه به جایگاه ابومسلم خراسانی، مقالـه پیش رو بر آن است تا با روش تطبیقی، به مقایسـه ساختاری و محتوایی داستانهای «ابومسلم الخراسانی» و «ابومسلم نامه» بپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد نشانهای از تأثیر و تأثر میان این دو داستان وجود ندارد؛ شخصیت واقعی ابومسلم در هر دو اثر تا حدودی تحریف شده و زیدان هم در رعایت معیارهای شکلی و هم در زمینه محتوایی داستانش، موفقتر از طرسوسی عمل کرده است.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان میدهد نشانهای از تأثیر و تأثر میان این دو داستان وجود ندارد؛ شخصیت واقعی ابومسلم در هر دو اثر تا حدودی تحریف شده و زیدان هم در رعایت معیارهای شکلی و هم در زمینه محتوایی داستانش، موفقتر از طرسوسی عمل کرده است.
با مقایسـه کلی طرح در دو داستان یادشده میتوان گفت که حوادث و کشمکشهای داستان طرسوسی از فرط تکراری و حالت شبیه به هم بودن، به خواننده این اطمینان را میدهد که در هر صحنهای قهرمان پیروز خواهد شد و ریشـه آن را میتوان در دو عامل زیر جستوجو کرد: الف) تعصب و ملیگرایی: استیلای عرب زبانان بر ایرانیان و تحقیر آنان به ویژه در اواخر دوره امویان چنان بر غرور ملی ایرانیان سنگین و مشقتبار بود که با پیدا شدن شخصیت برجستهای همچون ابومسلم خراسانی و قیام وی علیه اعراب و به نوعی سنتشکنی وی، ایرانیان را به یاد ایام پیش از اسلام انداخت و آن حس قدیمی را در آنان تازه ساخت؛ از این رو آنان دوست نداشتند که ذرهای از ضعف و نقص در اعمال و خصوصیت شخصیتهای مبارز خویش ببینند یا دیگران در آنان ضعفی احساس نمایند.
در داستان «ابومسلم نامـه» طرسوسی حدود صد شخصیت منفی و مثبت وجود دارد که به جرأت میتوان گفت حدود نود تن از آنان سیاهی لشکر به حساب میآیند؛ زیرا ملاک «شخصیت بودن» در داستان، توجه نویسنده به کیفیت روانی، اخلاقی و احساسی فرد و نشان دادن آنها در رفتار و گفتار وی است(پارسا نسب، ۱۳۹۰: ۳۶۶)، که تعداد فراوانی از آنها از این خصوصیات برخوردار نیستند.