چکیده:
با در نظر گرفتن تأثیر عمیق و متقابل کودکان با کم توانی ذهنی بر زندگی اعضای خانواده و بهویژه مادران و وجود مطالعات بسیار اندک در این گروه هدف، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر داشتن کودک با کم توانی ذهنی بر زندگی مادران انجام گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه پژوهش 22 نفر از زنان دارای کودک کمتوان ذهنی شهر یزد بودند که با روش نمونهگیری غیر-تصادفی هدفمند انتخاب شدند؛ این تعداد براساس ملاک اشباع نظری انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت. برای گرداوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق استفاده شد. دادههای حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در مرحله کدگذاری باز 54 مفهوم و در مرحله کدگذاری محوری 9 مقوله به دست آمد. مقولهها عبارتند از: ضعف امکانات، رنج هزینه، تضعیف روابط اجتماعی، نارضایتی زناشویی، ضعف حمایت، دیگران سرزنشگر، دوگانگی اعتقادی، دلهرهی فرزندآوری و ترس از آینده. مقوله «مراقبت- مخاطره» به عنوان مقوله هستهای ظهور یافت. نتایج بیان کنندهی آن است که مراقبت از کودک با کم توانی ذهنی، مادر را در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار میدهد. فقر فرهنگی، اقتصادی و حمایتی به عنوان شرایط علی تأثیرگذار بر پدیده مراقبت- مخاطره مادران بوده است، پیامدهای حاصل شامل طلاق عاطفی، زوال روابط، افسردگی و انصراف از بارداری بعدی است.
خلاصه ماشینی:
خانوادههای کودکان با کمتوانی ذهنی به دلیل فشار روانی ناشی از حضور یک کودک نارسا بسیار آسیبپذیر هستند و این در حالی است که کمتر به بهداشت روانی و مشکلات این خانوادهها پرداخته میشود.
با توجه به سه منظر ذکر شده و همینطور کمبود پزوهشهای کیفی انجام شده در زمینه کودکان با کمتوانی ذهنی و مورد غفلت قرار گرفتن نقش مادران، در این پژوهش تلاش شده است تا حدی شرایط و مشکلات یک مادر دارای کودک با کمتوانی ذهنی در مراقبت و نگهداری از کودکش مشخص شود.
تضعیف روابط اجتماعی: تولد یک کودک با کمتوانی ذهنی تمام جنبههای زندگی خانواده از رفتوآمد گرفته تا رفتن به مکانهای عمومی و مراکز خرید را تحت تأثیر قرار میدهد و این خانوادهها به خاطر مشکل فرزندشان از بسیاری از علائق و خواستههای خود صرفنظر میکنند و بسیاری از روابط خود را با همسایهها و حتی اقوام نزدیک قطع میکنند.
ضعف حمایت: بهرغم خواستههای زیادی که کودک با کمتوانی ذهنی در جنبههای مختلف زندگی خانوادگی ایجاد میکند، ساختار سنتی بر این خانوادهها حاکم بوده و مادر نقش اصلی مراقبت از کودک را بر عهده گرفته و پدران عمومأ نقش بیشتری از آنچه در خانواده عادی دارند، بر عهده نمیگیرند.
دیگران سرزنشگر: در کنار تمام مسائل و مشکلاتی که یک مادر کودک با کمتوانی ذهنی با آنها روبرو میشود، ترس از پذیرش دیگران و برخورد جامعه یکی از دغدغههای اصلی این مادران است.
در مصاحبهها و مشاهدات انجام شده شاهد این موضوع بودیم که مادران کودکان با کمتوانی ذهنی از بسیاری از خواستهها و علائق خود صرفنظر کرده و زندگی خود را وقف کودک کمتوانشان میکنند.
"Anxiety, depression, and quality of life in mothers of children with intellectual disability".