چکیده:
امروزه حق تعیین سرنوشت ملتها بهمنزلۀ یک قاعدۀ آمرۀ بینالمللی و به تعبیری تعهدی عامالشمول شناسایی شده است که کشورها نسبت به این تعهد، در قبال جامعۀ بینالمللی متعهد و مسئولاند. این حق تمام جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... را شامل میشود و دارای دو بعد داخلی و خارجی است. در بعد داخلی علاوه بر عموم شهروندان، حق مزبور، اقلیتهای موجود در داخل مرزهای کشور را نیز حمایت میکند و شامل میشود. مطابق حقوق استناد اقلیتها به حق تعیین سرنوشت، به معنای جداییطلبی و استقلال نیست، بلکه استفاده از این حق درخصوص اقلیتها به معنای رفع تبعیض، مشارکت سیاسی در امور حکومت و تضمین حقوق آنهاست که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تحت تأثیر دستورات اسلامی و قرآن کریم، فراتر از حدودی که حقوق بینالملل برای اقلیتها در زمینۀ حق مشارکت سیاسی مشخص کرده است امتیازاتی را در جهت مشارکت اقلیتها در زمینههای مختلف حکومتی و امور جاری ادارۀ کشور پیشبینی کرده است. از جملۀ این حقوق میتوان به حق انتخاب نامزد موردنظر در تمام انتخابات اشاره کرد، ضمن اینکه حق تعیین نمایندۀ اختصاصی اقلیتها در مجلس شورای اسلامی، حق تشکیل حزب و آزادی در مراسم دینی و مذهبی و ... را نیز باید به این فهرست افزود.
Today، self-determination of nations is recognized as international pattern and as universal which the countries have responsibility to it. This right consists of all political، economic، social and cultural aspects and has two internal and external dimensions.
In internal dimension، the said right as well general citizens، protect the minorities of country. According to law، right of destiny determination is not separation and independence but it points to removing discrimination، political participation in government and warrant their rights which Constitutional law of Islamic Republic of Iran recognized the points for participation of the minorities in different governmental fields beyond the limitations which were recognized by international law. Of the rights are selection candidate in the election as well determination of exclusive representative in Islamic Consolatory Assembly، right for establishment party and freedom in religious ceremonies.
خلاصه ماشینی:
"مطابق حقوق استناد اقلیت ها به حق تعیین سرنوشت ، به معنای جداییطلبی و استقلال نیسـت ، بلکـه استفاده از این حق درخصوص اقلیت هـا بـه معنـای رفـع تبعـیض ، مشـارکت سیاسـی در امـور حکومت و تضمین حقوق آن هاست که قـانون اساسـی جمهـوری اسـلامی ایـران ، تحـت تـأثیر دستورات اسلامی و قرآن کریم ، فراتر از حدودی که حقوق بین الملل برای اقلیـت هـا در زمینـۀ حق مشارکت سیاسی مشخص کرده است امتیازاتی را در جهت مشارکت اقلیت ها در زمینه های مختلف حکومتی و امور جاری ادارة کشور پیش بینی کرده است .
بـه عبارت دیگر، جنبۀ داخلی حق تعیین سرنوشت به اعمال این حق در چـارچوب حفـظ تمامیـت ارضی کشور مربوط میشود، به این معنا که در درجۀ اول تمام مردم ساکن در یک کشـور حـق دارند نظام سیاسی خود را آزادانه انتخاب کنند و در حکومت مشارکت داشته باشند و در درجـۀ دوم اقلیت های ساکن در کشور نیز میتوانند آزادانه هویت خـود را ابـراز و از آن صـیانت کننـد (عزیزی، ١٣٨٧: ١٢).
را باید به منزلۀ یـک حـق مسلم شامل آحاد ملت ایران دانست که اقلیت ها را نیز شامل شده و دولت ، موظف اسـت طبـق قوانین ، از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی مذکور را برای همۀ افراد کشور تأمین کند (مهرپور، ١٣٨٧: ٧٣).
(159 :1392 با وجود این موضوع با توجه به ذکر مشارکت عامه در تعیین سرنوشت سیاسـی ، اقتصـادی ، اجتماعی و فرهنگی در قـانون اساسـی کـه شـامل عمـوم مـردم ایـران اسـت ، در زمینـۀ حـق انتخاب کردن ، اقلیت ها نیز تمام حقوق مصرح در قانون اساسی را دارند."