چکیده:
این مقاله به بررسی تحلیلی عواملمؤثر و محرک بازار سرمایه در ایران در دوره زمانی 1392-1370 بر اساس داده های فصلی می پردازد. در این تحقیق متغیرها، از شاخص قیمت بورس، نقدینگی، تورم، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت تشکیل شده است. در راستای بررسی رابطه بین متغیرها، از روش هم انباشتگی یوهانسون و روش خودرگرسیون برداری (VAR) و مدل تصحیح خطا (ECM) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل نمودارهایکنش و واکنش (IRF)، واکنش بازدهی بورس به یک واحد تکانه وارد شده از ناحیه نقدینگی مثبت می باشد. تکانه تصادفی مخارج دولت بر بازدهی بورس در کوتاه مدت، تأثیری اندک دارد، ولی پس از دوره دوم، اثر مثبت این تکانه ها خود را نمایان می سازند؛ به طوری که در بلند مدت مخارج دولت، اثر مثبت بر شاخص سهام خواهد داشت. اثر تکانه تصادفی مالیاتها بر شاخص قیمت سهام منفی است. اثر تکانه تصادفی مثبت در تولید ناخالص داخلی نیز مثبت است.
بنابراین، نتایج نشان دهنده این موضوع بود که شاخص های متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم، نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی، اثرات معنی داری بر بازدهی بورس اوراق بهادار تهران دارد؛ و بنابراین، می توان تأیید کرد که بهبود شاخص های اقتصادی نقش مهمی در رونق بازار سرمایه دارد. همچنین تأثیر شاخص های سیاست مالی از قبیل درآمدهای مالیاتی و مخارج دولت نسبت به شاخص های سیاست پولی بر بازدهی بورس، بیشتر می باشد. در نهایت نتایج حاصل از برآورد مدل تصحیح، برابر 0.31- بوده و بیانگر این موضوع است که در هر دوره، 31 درصد از میزان اختلاف ایحاد شده بر روی متغیر وابسته رفع شده و مدل، خود را به سمت تعادل بلند مدت نزدیک می کند.
خلاصه ماشینی:
در ايـن پـژوهش ، تـأثير متغيرهاي کلان اقتصادي از جمله نرخ ارز، قيمت جهاني طلا، نرخ تورم ، حجم نقـدينگي و قيمت نفت بر شاخص بازده سهام بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از داده هاي ماهانه ، طي دوره ٨٩-١٣٧٩ و مدل اقتصاد سنجي گارچ ارزيابي شده است .
در اين پژوهش باهدف شناسايي رابطه تعادلي بين متغيرهاي کلان اقتصـادي و تأثير اين متغيرها بر بازده کل سهام ، دو فرضـيه اصـلي بـا اسـتفاده از رابطـه همگرايـي آزمون گرديد که نتايج پژوهش مبين عدم وجود رابطه بين ريسک و بـازده کـل سـهام و متغير اقتصاد کلان در شرکت هاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بوده است .
صالحي و آقايي (١٣٩٥) در مقاله اي با عنوان "بررسي تأثير ريسک کـلان اقتصـادي بر ريسک بازار سهام بورس اوراق بهادار تهران " در دوره زماني ٩٢-١٣٦٩ بـا اسـتفاده از روش حداقل مربعات معمولي ، به اين نتيجه رسيدند که اثر متغير مستقل انحراف معيـار نرخ تورم ايران ، به عنوان شاخص ريسک کلان اقتصادي بر متغير وابسته انحراف معيار از شاخص بازده سهام ، به عنوان ريسک بتاي بازار سهام ، مثبت و معنـادار، و حـاکي از ايـن موضوع است که افزايش نوسـانات تـورم ، نـوعي ريسـک کـلان اقتصـادي بـراي تمـامي شرکت هاي بورسي محسوب مي شود که تقاضا براي سهام آنها را کاهش داده و نوسـانات بازده سهام و در نتيجه ، ريسک بتاي بازار سهام را افـزايش خواهـد داد.