چکیده:
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالمندی دورهای از زندگی است که از 60 تا 65 سالگی آغاز میشود. هدف از این پژوهش، تعیین ارتباط ترس از افتادن با اضطراب، تعادل و حرکتپذیری کارکردی سالمندان زن و مرد بود. جامعه آماری پژوهش را سالمندان زن و مرد آسایشگاه شهر اردبیل تشکیل دادند که از میان آنها 60 آزمودنی (30 مرد و 30 زن) بهصورت دردسترس (با دامنه سنی 65 تا 75 سال) انتخاب شدند و بهطور تصادفی در گروهها قرار گرفتند. دادهها با استفاده از "پرسشنامه اطلاعات فردی"، "پرسشنامة کارآمدی افتادن ـ فرم بینالمللی" و مقیاس درجهبندی اضطراب همیلتون جمعآوری گردید. تعادل سالمندان نیز با استفاده از آزمون تعادل برگ ارزیابی شد و حرکتپذیری کارکردی آنها توسط آزمون زماندار برخاستن و رفتن همراه با یک آزمون تکمیلی دیگر موسوم به 30 ثانیه برخاستن و نشستن اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون در نرمافزار 16SPSS با سطح معناداری 05/ 0 تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که بین ترس از افتادن با تعادل و اضطراب سالمندان ارتباط معناداری وجود دارد؛ اما ارتباط بین ترس از افتادن با حرکتپذیری کارکردی معنادار نمیباشد؛ بنابراین، ترس از افتادن نقش مهمی در تعادل و اضطراب زنان و مردان سالمند دارد و میبایست در مطالعات مربوط به تعادل سالمندان مدنظر قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در مطالعات مختلف مشخص شده است که ترس از افتادن در افراد سالمند؛ بهویژه افراد دارای مشکلات تعادلی و یا ساکن در خانۀ سالمندان شیوع بیشتری دارد (21)؛ بااینحال، این عامل روانشناختی بهتنهایی نمیتواند مشکلساز باشد؛ بلکه هنگامیکه با فعالیتهای روزمرۀ زندگی تداخل پیدا میکند، به یک خطر جدی تبدیل میشود و منجر به مصرف داروی بیشتر، کاهش فعالیت جسمانی و افزایش خطر واقعی افتادن و بستریشدن میگردد (22).
اگرچه اجتناب از فعالیتهای مرتبط با ترس از افتادن در سالمندان شیوع بسیاری دارد (23)؛ اما مشخص نیست که این افراد در انجام فعالیتهای پایه مانند تعادل و حرکتپذیری کارکردی چه شرایطی داشتهاند و دلیل اجتناب از آن فعالیتها صرفا ناشی از سطح اضطراب آنها بوده است یا خیر؟ افزونبراین، مشخص نیست که چه ارتباطی بین آنها وجود دارد و کدام ارتباط بین متغیرها میتواند به پیشبینی عملکرد سالمندان و طرحریزی مداخلات شناختی یا حرکتی مناسب کمک کند؟ دراینزمینه، تنها در مطالعات معدودی به ارتباطات سادۀ یک متغیر روانشناختی با تعادل اشاره است؛ برایمثال، بیندا 1 و همکاران (2003) در پژوهش خود بدون درنظرگرفتن سطح اضطراب سالمندان به این نتیجه رسیدند که سالمندان دارای ترس از افتادن در توانایی تعادل و خودکارآمدی تعادل محدودیت دارند (24).
68) گزارش شد و این امر نشان میدهد که احتمالا مطالعات بیشتر را باید به یک جمعیت همگن از سالمندان (مثلا سالمندان آسایشگاهها) سوق داد (26)؛ بنابراین، در این پژوهش به Binda Valeiras Payette دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که بین ترس از افتادن و اضطراب و آنچه بهطور عینی در رفتار حرکتی سالمندان مشاهده میشود (حرکتپذیری در محیط، تعادل و یا فعالیت ورزشی) چه ارتباطی وجود دارد؛ ازاینرو، به تعیین ارتباط بین ترس از افتادن با اضطراب، تعادل و حرکتپذیری کارکردی زنان و مردان خانۀ سالمندان پرداختهایم."