چکیده:
وجوب عصمت پیامبران و پاکی آنها از هرگونه آلودگی و گناه یکی از مهمترین مسائل قرآن و روایات، و تقریباً مورد اتفاق علما و دانشمندان مسلمان است. ما در این کوتاه، نخست به بررسی عصیان و عدم عصیان حضرت آدم(ع) از منظر مفسران شیعه و سپس مفسران اهل سنت پیرامون آیه 121 سوره مبارکه طه میپردازیم، سپس در ادامه به روایات فریقین، پیرامون این مطلب میپردازیم تا به عصمت یا عدم عصمت حضرت آدم(ع) و اختلافات موجود در تفاسیر و روایات فریقین پی برده و به شبهات پیرامون آن پاسخ دهیم و نقدهایی را بر برخی نظرات مفسران و تعدادی از روایات وارد میکنیم و به پارهای از شبهات اشاره کرده و پاسخ میدهیم. در انتها نظرات جامع آیت الله سبحانی بر آیات مشکله عصمت یا عصیان آدم را بیان میکنیم و وجود عصمت و عدم عصیان حضرت آدم(ع) را اثبات میکنیم.
خلاصه ماشینی:
«الرشد» یعنی انسان به راهی میرود که او را به هدف و مقصدش میرساند ولی «الغی» به معنای نرسیدن به هدف و مقصد است اما چون آدم در ذاتش، پاک و مؤمن بود و در طریق خداوند متعال گام برمیداشت و تنها اشتباهش پیروی از وسوسه شیطان بود، تا ابد از رحمت خدا(همانند شیطان) دور نشد چون در ادامه آیات سوره طه آمده است: ﴿ثم اجتباه ربه فتاب علیه و هدی﴾(طه/122)(طباطبایی، 1417،ج14: 311؛ مکارم شیرازی،1379،ج10: 95).
دستهای بر این هستند که: «امر الهی از نوع ارشادی بود و «غوی» یعنی آدم از زندگی گوارا و بدون مشقت خارج شد و خداوند قبل از توبه آدم، او را برای نبوت برگزید و بر ترک اولی آن، چشمپوشی کرد و او را با عصمت و لوازم آن از گناه حفظ کرد»(حسینی شیرازی،1423،ج1: 332).
پس نسبت عصیان و نافرمانی بر آدم علیه السلام با اینکه او نبی معصوم از خطا بود بدان جهت بود که در مورد او انحراف از فطرت توحیدی لحاظ شده است زیرا که فطرت و سرشت همه اشیاء بر توحید استوار بوده است، البته این معصیت منافی با عصمت نیست، زیرا که آن به امر خدای تعالی و رضای او بوده است، یا به لحاظ این بوده که آدم دار توحید را ترک کرده و به کثرتها توجه نموده در حالی که خداوند او را امر بر بقا بر توحید و عدم التفات بر کثرتها نموده است.