چکیده:
گفتمان معاصر خلافت، جهاد را بهمثابه کنش اصلی خود در راه مبارزه با نظم بین الملل برگزیده و این وضعیت، یکی از مهمترین دشواری های پدیدآمده در روابط بین الملل طی دو دهه اخیر را سبب شده است. بهرغم اهمیت این موضوع، تلاش های صورتگرفته برای مطالعه و توضیح این وضعیت چندان ثمربخش نبوده است. مشخصا این مطالعات از فهم ماهیت بین المللی رفتار جهادی در پیوستگی با هویت دینی و تبار تاریخی آن بهصورت نسبی بازمانده است. پژوهش پیشرو درصدد آن است که با لحاظ تبار تاریخی و هویت دینی گروه های جهادی، گامی در مسیر فهم ماهیت بین المللی این گروه ها و کارکرد نظمستیزشان در عرصه سیاست جهانی بردارد. هدف آن است که میان این حوزه تامل (تبار تاریخی و کارکرد معاصر بین المللی) ارتباطی منطقی برقرار گردد و برایناساس، توضیحی از ماهیت پدیده جهاد معاصر بهمثابه موقعیتی نوظهور و یگانه در زمینه و زمانه معاصر حاصل آید؛ پدیده ای که بیگمان امروزه در قامت عاملی بحرانزا در عرصه روابط بین الملل ظهور یافته است. برای انجام این مهم مباحث در دو سطح سامان یافته است. ابتدا و در بخش نخست مطالعه، تبارشناسی جهاد تعقیب گردیده است و سپس در بخش دوم، به توضیح نحوه و منطق حضور آن در عرصه بین الملل پرداخته شده است. روش شناسی مطالعه در انجام این مهم، نظریه گفتمان است.
خلاصه ماشینی:
"به زبان دیگر رویکرد به جهاد، آن گونه که دلخواه گفتمان خلافت و موافق با مقتضیات آن بود، به سهولت ممکن نبود و این فقیهان با مجموعه ای از چالش های فکری در این راه روبه رو بودند؛ مجموعه ای از پرسش ها که تثبیت اهمیت جهاد منوط به پاسخ گویی مؤثر به آنها بود؛ پرسش هایی نظیر اینکه : آیا آیات پیش گفته ، ناسخ آیات صلح هستند یا نه ؟ آیا بر اساس این آیات جهاد وجوب دارد؟ آیا وجوب جهاد، کفایی است یا عینی؟ و آیا آیات جهاد بیانگر انجام این مهم ذیل اقتدار نظام خلافت محور است یا نه ؟ بدین ترتیب ، این پرسش ها موضوع مجموعه ای از تأملات و موضع سطوح قابل بحثی از دقت از سوی بنیان گذاران مکاتب فقه اهل سنت و نیز پیروان برجسته ایشان در عهد اسلام میانه قرار گرفت .
بدین ترتیب ، این گروه ها وجهه همت خود را بر فراگیر ساختن کنش جهادی برای ایجاد احیای نهاد خلافت در عصر جدید قرار داده اند و عمل به اندیشه قطب را تنها راه نجات اسلام در جهان امروز و عرصه بین الملل معاصر میپندارند (٦٧٣١٥.
رد پای این غیریت سازی بنیادین را با نظم بین الملل معاصر میتوان در نحوه مبارزه ای که جهادگرایان با جامعه جهانی پیش کشیده اند، مشاهده کرد: طراحی سبکی متفاوت از مبارزه که به صورت نظام مند مناسبات ناشی از روابط مدرن را نفی میکند و به شیوه ای رادیکال آن را تابعی از ساختاری میبیند که از طرف کفار به مسلمانان تحمیل شده است .
-Tibi, Bassam (2002), The Challenge of Fundamentalism: Political Islam and the New World Disorder, University of California Press."