چکیده:
امنیت منطقهای که از جمله مفاهیم محوری مکتب کپنهاگ و مورد تاکید باری بوزان و الی ویور را تشکیل میدهد، مجاورت و وابستگی متقابل امنیتی در خوشههای منطقهای را بسیار حائز اهمیت میپندارد. بهعبارتی دیگر، به دلیل اهمیت مولفههایی نظیر قطبش، ساختار آنارشیک، مرزها، باز بودن و ساخت اجتماعی، الگوی رفتاری مجموعههای امنیتی در مناطق مختلف و اتخاذ رویه همکاریجویانه در میان خود و مقابله با غیر بیش از پیش برجسته گردیده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که امنیت منطقهای چه تاثیری بر الگوهای رفتاری مناطق و مجموعههای امنیتی متشکل از آن دارد؟ فرضیه تحقیق این است که امنیت منطقهای به دلیل تاکید بر الگوی دوستی- دشمنی، بیناذهنی بودن امنیت، رژیمهای امنیت، آرایش واحدها و توزیع قدرت میان آنها منجر به تنظیم رفتار بازیگران در چارچوب مجموعههای امنیتی منطقهای میگردد. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و منابع اینترنتی به بررسی تاثیر امنیت منطقهای بر رفتارشناختی مجموعههای امنیتی مناطق پرداخته است. این مقاله به این نتیجه دست یافته است که اهمیت حفظ امنیت در سطح مناطق از سوی بازیگران و تصور آنان مبنی بر دفاع از خود بر مبنای الگوی دوستی و دشمنی و همکاری در چارچوب رژیمهای امنیت منجر به شکلگیری ذهنیت و عملکرد آنان در قالب مجموعه امنیت منطقهای گردیده است.
خلاصه ماشینی:
جدول شماره ١: مفاهیم اصلی امنیت از نظر مکتب کپنهاگ {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 53 (عبداله خانی ،١٣٩٢: ١٦٠-١٣٦) در مطالعه رفتار شناختی مناطق می توان به شورای همکاری خلیج فارس اشاره کرد که امنیت به عنوان مفهومی بیناذهنی در عملکرد آن نقش بسیار مهمی ایفاء کرده است ؛ چرا که اقدامات شورا در تحولات منطقه و به ویژه در رابطه با کشورهای بحرین و سوریه (بعد از سال ٢٠١١ م ) بر مبنای ذهنیت آنان شکل گرفته و در این زمینه به وابستگی متقابل امنیتی روی آورده اند.
مجموعه امنیت منطقه ای مورد تاکید بوزان در سیاست گزینی و اتخاذ اقدامات لازم توسط شورای همکاری خلیج فارس کاربرد فراوانی دارد؛ چرا که این نظریه با ماهیت ترکیبی خود نشان می دهد که برخی از تحولات بر مبنای نحوه توزیع قدرت و تصورات بازیگران شکل می گیرد.
کاربرد و مصداق عینی این مسئله را می توان در سیاست گزینی و اتخاذ اقدامات لازم توسط شورای همکاری خلیج فارس در تحولات بحرین و سوریه بعد از ٧٥ سال ٢٠١٠ یافت به طوری که مجموعه امنیت منطقه ای با ماهیت ترکیبی خود نشان می دهد که برخی از تحولات بر مبنای نحوه توزیع قدرت و تصورات بازیگران شکل گرفته اند.
در مجموع این نتیجه حاصل می گردد که اهمیت حفظ امنیت در سطح مناطق از سوی بازیگران و تصور آنان مبنی بر دفاع از خود بر مبنای الگوی دوستی و دشمنی و همکاری در چارچوب رژیم های امنیت منجر به شکل گیری ذهنیت و عملکرد آنان در قالب مجموعه امنیت منطقه ای گردیده است .