چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ناهنجاری وضعیتی هایپرکایفوزیس با سلامت روان دانشآموزان بود. بدینمنظور، 50 دانشآموز دختر دارای ناهنجاری هایپرکایفوزیس و 50 دانشآموز سالم، بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. تشخیص و تعیین شدت ناهنجاری با استفاده از کایفومتر صورت گرفت. سپس، شرکتکنندگان پرسشنامۀ سلامت عمومی گلدبرگ را تکمیل نمودند و پس از جمعآوری پرسشنامهها، برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هایپرکایفوزیس با سلامت روان و خردهمقیاسهای آن (اضطراب، کارکرد اجتماعی، علائم جسمانی و افسردگی) در دختران جوان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، مشاهده شد که قوز پشتی و ظاهر نامناسب ناحیۀ پشتی در افراد دارای هایپرکایفوزیس میتواند سلامت روانی دانشآموزان را درگیر کند. بهطورکلی، میتوان نتیجه گرفت که این ناهنجاری، علاوهبراینکه بهلحاظ جسمانی، مشکلاتی را برای فرد بهوجود میآورد، از نظر روانی نیز سلامت فرد را به مخاطره میاندازد. برایناساس، میتوان با تشویق افراد دارای ناهنجاری به ورزش و تمرینات اصلاحی، زمینۀ بهبودی سلامت روان آنها را فراهم نمود.