چکیده:
در جهان امروز، تغییر و تحول امری کاملا بدیهی و لازم الاجرا است ؛ زیرا به صورت مرتب نیازهای مردم و جامعه در حال تحول بوده و سازمان ها نیز میکوشند تا خود را با آخرین تغییرات جهان ، نزدیک کنند. لذا به صورت کاملا پیوسته ، سازمان ها در حال تغییر بوده و هستند؛ زیرا به مدد تغییرات ، سازمان میتواند پویایی خود را حفظ کرده و نواندیش و نوگرا باشد. به همین منظور جهت پیاده سازی این فرایند مهم نیاز به تعریف مدیریت تغییر در بدنه سازمان هاست . در واقع مدیریت تغییر رویکردی است که منجر به تحول یک فرد، تیم و سازمان برای دستیابی به وضعیت مطلوب می شود. از آنجا که انسانهای آموزشی به عنوان ارزشمندترین سرمایه کشور هستند و کسانی که مسئولیت رویکردها و کارکردهای اینگونه سازمان را برعهده دارند، در هدایت تحولات سازمان ، نقش آفرینان اصلی هستند، بنابراین بایسته است با توانمندسازی منابع انسانی از راه مدیریت دموکراتیک ، ضمن آماده کردن کارکنان برای رویارویی با تغییرات ، در سازمان نیز محیطی را بوجود آورد که در آن هم انسانیت انسانها و هم استعداد آنها شکوفا شود و نیز دستیابی به بالندگی سازمانی و توسعه هدف ها و در نهایت ، ارتقای سازمان تا سطح فرابالندگی امکان پذیر شود. لذا در این مقاله اهتمام بر آن است تا سیر منطقی و جایگاه مدیریت تغییر را در بدنه سازمان های آموزشی مورد نقد و بررسی قرار داده تا از این طریق به تعالی این سازمان ها، کمک شود.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که انسانهای آموزشی به عنوان ارزشمندترین سرمایه کشور هستند و کسانی که مسئولیت رویکردها و کارکردهای اینگونه سازمان را برعهده دارند، در هدایت تحولات سازمان ، نقش آفرینان اصلی هستند، بنابراین بایسته است با توانمندسازی منابع انسانی از راه مدیریت دموکراتیک ، ضمن آماده کردن کارکنان برای رویارویی با تغییرات ، در سازمان نیز محیطی را بوجود آورد که در آن هم انسانیت انسانها و هم استعداد آنها شکوفا شود و نیز دستیابی به بالندگی سازمانی و توسعه هدف ها و در نهایت ، ارتقای سازمان تا سطح فرابالندگی امکان پذیر شود.
با به کارگیری مناسب مدیریت آموزشی برای ایجاد تغییر در سازمان های آموزشی، محیط مساعد و مؤثری ایجاد میگردد که دارای ویژگیهایی نظیر احترام به خود و 1 Dalton 2 Bianco دیگران ، توجه به احساسات و رفاه فردی، احساس تعلق و پیوستگی افراد به محیط آموزشی، اعتماد افراد به یکدیگر، مشارکت افراد در تصمیم گیریهای آموزشی، قراردادن اطلاعات مربوط به کار در اختیار همگان و توجه به پیشنهادات خبرگان است .
همچنین شناخت ویژگی های بومی و تفاوت های فرهنگی و ارزشی در محیط های آموزشی، منجر به اتخاذ راهکارهایی مناسب تر جهت ایجاد بهبود سازمانی پس از استقرار مناسب مدیریت تغییر شده و در صورت دستیابی به چنین شناختی بومی سازی در سازمان های آموزشی اتفاق می افتد و محیط مساعد و مؤثری را برای آموزش و یادگیری فراهم خواهد ساخت .
در حقیقت ، برنامه های آموزشی توسعه برای بالا بردن آگاهی عمومی کارکنان در زمینه تحولات جامعه طراحی می شود و هدف از آن این است که سازمان همیشه زنده و پابرجا بماند تا روند انطباق و تغییر روشها و سیاستها در آن به سهولت انجام پذیرد."