چکیده:
همواره پیشگیری از جرم موثرترین راه مقابله با ناهنجاری های اجتماعی است. اما این پیشگیری چگونه و
از چه زمانی بایستی آغاز شود؟ آیا نظام آموزشی در ایران توانایی ایجاد موانع و سد محکمی در مقابل
بزهکاریهای اجتماعی را دارد یا خیر؟ آنچه امروزه حائز اهمیت و نمود شایانی پیدا کرده است افزایش
وقوع بزهکاری های مشابه در دوره های سنی معینی است که نشاندهنده رابطه معنادار میان بزه و سن
بزهکار است. بزهکاران در چه محیطی رشد یافته اند؟ چه شرایطی از نظر زمانی و مکانی بستر ساز بروز
چنین رفتارهای بزهکارانه بوده است و قربانیان جرائم چه نقشی در این جریان داشته اند؟ در این مقاله سعی
شده تا با بررسی در نظام آموزشی ایران، کارآمدی این نظام در پیشگیری از جرم مورد بررسی و تحلیل
قرار گیرد که این نظام تا چه حدودی موفق و یا ناموفق است. از زمانی که کودکی در ایران چشم به جهان
میگشاید تا زمانی که توانایی و قدرت دفاع از خود را بدون توسل به نیروی حمایت والدین و یا مربیان و. .
را پیدا مینماید دچار چه تحولاتی خواهد شد و شرایط فرهنگی و اجتماعی و مذهبی ایران میتواند در
پیشگیری از بزهکاری در آینده کودکی که شاید ناخواسته در این سرزمین بدنیا آمده است موثر باشد؟ از
دیر باز عوامل محیطی و آموزشی تاثیر بسیاری در رشد و تعالی بشر داشته است. این نوشتار با تحلیل و
تبیین کاستی های موجود آموزشی بیانگر لزوم اصلاح هرچه سریعتر نظام آموزشی در ایران جهت
پیشگیری از جرایم میباشد و همچنین الزام آموزش کودکان و نوجوانان و والدین و مربیان بعنوان عامل مهم
پیشگیرانه از تحقق جرایم از نتایج این مقاله است. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی نگارش گردیده و
شیوه گرد آوری مطالب مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است.
خلاصه ماشینی:
"(ادیبی مقدمه بر جامعه شناسی شهری، انتشارات شبگیر) با مهاجرت روزافزون روستائیان به شهر و در جستجوی بدست آوردن امکانات رفاهی بیشتر متاسفانه شاهد سرخوردگی و دچار ناهنجاری شدن ایشان می شویم ، روستائی در روستای محل زندگی خود بلحاظ محدودیت مکانی و جمعیتی از ارتکاب برخی اعمال خلاف قاعده و اصول ابا دارد اما درشهر بلحاظ اینکه کسی وی را نمی شناسد درارتکاب به جرایم نیز محدودیتی برای خود نمی بیند لذا این نظام آموزشی است که باید کودکی که از روستا به شهر مهاجرت کرده و در یک دید خوشبینانه به مدرسه آمده است را تعلیم و تربیت و پرورش دهد این کودک مانند یک خارجی که حتی کوچکترین و متعارف ترین آداب شهر نشینی را نمیداند به شهر آمده است لذا آنچه برای وی مهمتر از ضرب و تقسیم است شناخت هویت و پیداکردن تمرکز و اعتماد به نفس لازم جهت اجتماعی شدن است ، از دیگر معضلات موجود توزیع نا متوازن نقشهای اجتماعی است و همچنین غربگرائی و عدم حاکمیت بینش و روش تربیتی در خانواده است پدر و مادر ایرانی همواره در صدد بر طرف کردن مشکلات کودک خود هستند اما هیچگاه در صدد پیشگیری و اینکه چه کار انجام دهند تا مشکل ایجاد نگردد نیستند."