چکیده:
عقبماندگی پدیدهای است که ذهن بسیاری از روشنفکران معاصر ایران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش به واکاوی و نقد اندیشۀ «میرزا ملکمخان نظامالدوله» و «جلال آلاحمد» پیرامون چرایی وقوع این پدیده و چگونگی برونرفت از آن میپردازد. جوهر اندیشۀ ملکمخان مبارزه با عقبماندگی در پرتو تجددگرایی است و آلاحمد نیز بومیگرایی و بازگشت به فرهنگ اسلامی را چارۀ کار میداند. سؤال اصلی پژوهش چرایی تفاوت در پاسخ این دو متفکر به بحرانی یکسان است. براساس فرضیۀ این پژوهش، بهعلت شرایط سیاسی- اجتماعی و پیشفرضهای ذهنی متفاوت ملکم و آلاحمد، در مرحلۀ مشاهده و کشف بحران، هر یک از آن دو، جامعۀ آرمانی متفاوتی را فرادید آورده و به پاسخهای مختلف و متضادی رسیدهاند. در پایان با تأکید بر برداشت «همزمان» (synchronic) و غیرتاریخی هر دو متفکر از پدیدۀ عقبماندگی، به مقایسۀ اندیشۀ تحولخواهانۀ آن دو در چارچوب نظریۀ بحران اسپریگنز پرداخته میشود.
This study tries to understand the thought of Mirza Malkam Khan and Jalal Al-e Ahmad and compare these two thoughtful about the reforms together.The essence of Mirza Malkam Khan’s idea was struggle with underdevelopment in the light of progress and also "Jalal Al-e Ahmad" considered nativism and return to the Islamic culture as a solution. The problem statements and the solution suggestions of those two thinkers can be explained in theoretic framework “Thomas Springs”. The main research question is why their responses to a same critical issue، underdevelopment، are different. Hypothesis for the question is that due to political-social conditions and different subjective assumptions of Malkam and Al-e Ahmad، in view and discover crisis، each of them has seen different ideal society and reached the contradictory responses.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی اندیشۀ میرزا ملکم خان و جلال آل احمد؛ از تجددگرایی تا هویت ایرانی- اسلامی ١ مهدی فدایی مهربانی استادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران امین معینی دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران (تاریخ دریافت : ٩٥/٢/١٣ – تاریخ تصویب : ٣//٩٥٥) چکیده عقب ماندگی پدیده ای است که ذهن بسیاری از روشنفکران معاصر ایران را به خود معطوف کرده است .
براساس فرضیۀ این پژوهش ، به علت شرایط سیاسی- اجتماعی و پیش فرض های ذهنی متفاوت ملکم و آل احمد، در مرحلۀ مشاهده و کشف بحران ، هر یک از آن دو، جامعۀ آرمانی متفاوتی را فرادید آورده و به پاسخ های مختلف و متضادی رسیده اند.
میرزا ملکم خان ، که از جمله مشخص ترین متفکران مرحله نخست است ، علت اصلی عقب ماندگی ایران را عواملی چون بیقانونی، نقص در ترکیب دولت و اوهام پرستی میداند و پیروی از «آیین ترقی» و الگوهای غربی را برای برون رفت از آن تجویز میکند.
راهکارهای برون رفت از عقب ماندگی (راه حل بحران ) شکست اصلاحات از بالا در دوران عباس میرزا و امیرکبیر و تداوم اوضاع نابسامان ایران ، باعث مطرح شدن اندیشۀ ترقی در قالب تجدد شد، در این شرایط ، جوهر اندیشۀ میرزا ملکم خان ، آیین ترقی بود.
جوهر اندیشۀ جلال آل احمد پیرامون عقب ماندگی ایران در کتاب غرب زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران به رشتۀ تحریر در آمده است .