چکیده:
اهل سنت و امامیه در نادرستی انتساب معنای لغوی بداء به خداوند اتفاق نظر دارند؛ هرچند اهل سنت بر این پندارند، که امامیه معنای لغوی بداء را به خداوند نسبت میدهد؛ معنایی که مستلزم انتساب لوازمی چون جهل و ندامت به آن ساحت ربوبی است. البته اخبار و احادیث امامیه که شمار آنها به حد تواتر میرسد، بداء را به خداوند نسبت دادهاند و بزرگان امامیه درصدد تبیین معنای بداء در آن اخبار برآمدهاند. فرق منسوب به شیعه هم در باب بداء مواضع مختلفی دارند. فرقهای چون زیدیه انتساب بداء به خداوند را صریحا نفی میکند و همانند اهل سنت بر امامیه به خاطر اعتقاد به بداء، اعتراض میکند. اسماعیلیه هم به سبب تعارض باور به بداء با امامت اسماعیل، بداء را نپذیرفتهاند. کیسانیه بداء را همان نسخ میدانند. غلات هم با آنکه همواره مورد لعن و تکفیر بزرگان امامیه بودهاند، به بداء اعتقاد دارند. نوشتار پیش رو درصدد است مواضع بزرگان امامیه را در برابر فرقههای چهارگانه مزبور تقریر کند.
خلاصه ماشینی:
شیخ صدوق در کتاب کمال الدین اعتراض زیدیه به اماميه در باب قول به وقوع بداء در امامت اسماعیل فرزند امام صادق7 را نقل میکند و به آن پاسخ میدهد: زیدیه گفتهاند: «دلیل دروغ بودن ادعای امامیه این است که عقیده دارند جعفر بنمحمد7 بر امامت فرزندش اسماعیل تصریح کرد و او را در زمان حیاتش به عنوان امام بعد از خود تعیین نمود و چون اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت، فرمود: «خدا در هیچ چیز اظهار بداء نکرد، چنانکه در اسماعیل فرزندم کرد».
حمیدالدین کرمانی اسماعیلی بار دیگر وقوع بداء در امامت اسماعیل را اینگونه نفی میکند: در حالی که از امام جعفر صادق7 بر امامت اسماعیل نص وارد شده است، قول به بداء در امامت اسماعیل، بعد از فوت وی و در زمان حیات پدر، مستلزم آن است که امام7 در امری دخالت کرده باشد که خداوند آن را جایز نشمرده است؛ زیرا با وجود قطعی بودن فرزند برای اسماعیل و ادامه داشتن نسل وی، اعطای میراث اسماعیل به برادرانشان در حالی که هیچ توجیهی برای اعطای آن نیست، پذیرفتنی نیست و با عصمت امام7 جمع نخواهد شد (کرمانی، 1996: 97).
آنان در این عقیده، به روایتی منسوب به امام صادق علیه السلام دالّ بر وقوع بداء در امامت اسماعیل تمسک میجستهاند که از سوی بزرگان امامیه همواره مورد مناقشه قرار گرفته است.