چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر ٨ هفته تمرین ترکیبی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق
غیرورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است. به همین منظور ٢٣ مرد چاق غیرورزشکار به
± ٢/ با میانگین سن ٠٦ (n = صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربی ( ١٢
± ٢/ ٨٦ کیلوگرم و درصد چربی ٦٧ /٦١±١٥/ ١٧٣ سانتی متر و وزن ٠٥ /٦٥ ± ٧/ ٢١ سال، قد ٠٧ /٣٨
١٧٥ سانتی متر، وزن /٦١ ± ٥/ ٢١ سال، قد ٠٩ /٤٤ ± ١/ با میانگین سن ١٣ (n= ٢٧ و گروه کنترل ( 11 /٠٥
٢٧ تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل ٨ هفتهای /١٥±٢/ ٩٠ کیلوگرم و درصد چربی ٦٨ /٠٠±١٤/٠٥
تمرین ترکیبی شامل تمرین مقاومتی ( ٥ حرکت، ٣ جلسه در هفته با شدت ٥٠ تا ٨٠ درصد) و تمرین
استقامتی (دویدن با شدت ٦٥ تا ٨٥ درصد ضربان قلب بیشینه در مدت زمان ٢٥ تا ٤٠ دقیقه) را در یک
روز و به ترتیب تمرین مقاومتی – استقامتی اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامة تمرینی شرکت نکرد.
قبل و ٤٨ ساعت بعد از اتمام آخرین جلسة تمرینی و در شرایط ناشتایی، ٥ میلی لیتر خون از ورید بازویی
آزمودنیها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمونtمستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در
گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت(p=0/001)ازاین رو میتوان نتیجه
گرفت که اجرای تمرین ترکیبی در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش تودة عضلات موثر است.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل آماري با آزمون t مستقل نشان داد که مقدار ميوستاتين پلاسمايي در گروه تجربي در مقايسه با گروه کنترل کاهش معناداري داشت (٠٠٠١=P) ازاين رو ميتوان نتيجه گرفت که اجراي تمرين ترکيبي در پيشگيري از آتروفي عضلاني و کاهش تودة عضلات موثر است .
ميوستاتين عضو جـديد خـانوادة بزرگ ٢ TGF-β فاکتور رشدي تغيير شکل دهندة بتا) است که بيان آن به - طور مـنفي رشـد عـضلۀ اسکلتي را تنظيم مي کند (٢٢) و در شرايط آتروفي يا ديستروفي عضلاني افزايش اين هورمون مشاهده شده است ، درحالي کـه در پاسـخ به اضافه بار عضلاني بعد از دورة آتروفي مقادير آن کاهش يافته است (٢٧).
Hittel روش تحقيق پژوهش حاضر از نوع نيمه تجربي با طرح پيش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است و با هدف مقايسۀ تأثير تمرين ترکيبي بـر مـقدار ميوستاتين پلاسمايي مردان غيرورزشکار انجام گرفت .
در يکي از اين تحقيقات که همسو با نتايج تحقيق حاضر است ، روت و همکاران (٢٠٠٣) کاهش بيان mRNA ميوستاتين عضلۀ اسکلتي زنان و مردان جوان و پير را در پاسخ به ٩ هفته تمرين مـقاومتي گزارش کردند (٢٤).
رائو و همکاران (٢٠٠٦) و هولمي ٠و١ همکاران (٢٠٠٧) نيز در بررسي تأثير ١٢ هفته تمرين مقاومتي روي آزمـودنيهـاي انـساني، کاهش مقادير ميوستاتين را گزارش کردند که با نتايج تحقيق حاضر همسوست (٢٣، ١٦).
در تحقيقات داخلي نـيز قـراخانلو و همکاران (١٣٨٧ و ١٣٨٨) در دو تحقيق جداگانه به کاهش مقادير ميوستاتين پس از ٨ هفته تمرين مقاومتي اشاره کردند (٦، ٥).