چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شادمانی به روش شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی زناشویی مردان و زنان متاهل شهر اصفهان بود. روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر اصفهان در تابستان سال 1392 بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. از میان مراکز مشاوره شهر اصفهان یک مرکز انتخاب شد و تعداد 34 نفر از افراد مراجعه کننده به این مرکز به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در6 جلسه آموزش شادمانی شرکت کردند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران(1983) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که این نوع آموزش شادمانی بر عملکرد خانواده به صورت کلی و بر کلیه زیرمقیاس های آن(ارتباط، ایفای نقش، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، حل مشکل، کنترل رفتار و عملکرد کلی )موثر است (α<0/05). بنابراین از آموزش شادمانی به عنوان یکی از راههای افزایش عملکرد خانواده می توان استفاده کرد
خلاصه ماشینی:
"واژه های کلیدی: آموزش شاد مانی، رویکرد شناختی- رفتاری، عملکرد خانواده Abstract The purpose of this study was to investigate the effect of happiness training based on cognitive behavioral approach on family functioning in married males and females in the city of Isfahan.
خواجه، بهرامی، عابدی، فاتحی زاده و سجادیان(1392) در پژوهش خود که با هدف بررسی تاثیر آموزش شادمانی به روش شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی زناشویی مردان و زنان متأهل شهر اصفهان انجام شد، به این نتایج دست یافتند که این نوع آموزش شادمانی بر کیفیت زندگی زناشویی به صورت کلی و بر زیرمقیاس های رضایت از رابطه نزدیک، صمیمیت، شور و هیجان جنسی، رضایت زناشویی و عشق مؤثر بوده ولی بر حیطه های تعهد و اعتماد تأثیر معناداری نداشت.
با توجه به اینکه پژوهشهایی که تا کنون در این زمینه صورت گرفته است بیشتر بر کیفیت زندگی به صورت کلی و ابعاد ارتباطی کیفیت زندگی زناشویی تمرکز کرد هاند، و با توجه به اهمیتی که عملکرد خانواده بر جنبه های مختلف زندگی زناشویی و خانواده دارد، از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش شادمانی به روش شناختی رفتاری به شیو ة فوردایس در بهبود - Canary, Stafford &amp; Semic عمکرد خانواده و ابعاد آن بود.
نتایج مربوط به این فرضیه نشان داد که تفاوت میانگین نمرات رابطه در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در پس آزمون، معنادار بوده است و آموزش شادمانی به روش شناختی رفتاری باعث افزایش عملکرد زوج ها شده است."