چکیده:
پاکستان که از نظر کلمه حتی نیم قرنی است که بر صحنه گیتی نمودار گشته است، کشوری است بسیار جوان. اما با همه جوانی سرزمینی دارد با سابقه تاریخی طولانی و تمدن و فرهنگی باستانی. این کشور با قدمت تمدن و فرهنگ خویش به برکت نفوذ دین اسلام در شبه قاره تکامل یافت و تنها با نیروی ایمان و تکیه بر اسلام با یک رهبری مدبرانه از میان حوادث به سلامت بیرون آمد و بر صفحات روشن تاریخ نقش بست. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش رهبران سیاسی - فکری مسلمانان در نهضت استقلال پاکستان است.
خلاصه ماشینی:
"اما این فشارها اراده مردم شبه قاره هند را برای ادامه مبارزات پی گیر خود استوار نمود و از سوی دیگر گروهی از دانشجویان چه مسلمان و چه هندو که در مدارس دولتی هندوستان درس خوانده بودند و دسته ای از آن ها که در انگلستان تحصیل کرده به هنگام مراجعت دست به دست یکدیگر داده وصف متحدی را در برابر استعمارگران تشکیل دادند و به این ترتیب جنبش های اجتماعی جدیدی برای رفورم و اصلاح اوضاع به وجود آمد.
در چنین زمان حساسی مجددا هندوهای متعصب با غیر هندویی در شبه قاره به دشمنی برخاستند و مسلمانان را تحت شدید ترین فشارها قرار دادند و مسلمانان که تازه می رفتند با همکاری هندوها از طریق کنگره ملی هند با دشمن اصلی یعنی استعمار انگلیس مصادف دهند وقتی با این تعصب آشکار و شدید روبه رو شدند ناچار به فکر چاره جویی افتاده و به دنبال همین چاره جویی بود که فکر ایجاد یک سازمان حزبی جداگانه و مستقل در آن ها نضج گرفت و ایجاد حزب اتحاد مسلمین یا مسلم لیگ پایه گذاری شد و در تاریخ 30 دسامبر 1906 میلادی مسلمانان حزب مسلم لیگ را به رهبری نواب وقارالملک تشکیل دادند(ولیان: 9؛ نظیف کار و نوروزی: 127؛ فلدمن: 25؛ لعل نهرو: 634؛ نجف آبادی، 14:1363)."