چکیده:
مکتب تفهمی با دیلتای در قرن نوزدهم آغاز و با هوســرل، هایدگر، وبر، ویتگنشــتاین و وینچ ادامه می یابد. دانشــمندان ایــن مکتب، با پذیرش تفاوت ماهوی موضوع در علوم اجتماعی و علوم طبیعی و همچنین قائل شــدن به حاکمیت قواعد و نه قوانین بر جامعه، رفتار معنا دار را به عنوان موضوع جامعه شناسی مطرح نموده و تلاش می کنند با روش های متفاوتی از علوم طبیعی به فهم و تفسیر رفتار کنشگر از طریق بررسی انگیزه های (دلائل) عامل دســت یابد کــه البته علی رغم موفقیت های نســبی با نقدهای فراوانــی نیز روبه رو شده اند. در حالی که ده قرن پیش از دیلتای، فلاسفه اسلامی با قرار دادن علوم انسانی در زمره علوم عملی، ظرفیت شــکل گیری رویکرد تفهمی را ایجاد نموده بودند. بر این مبنا، فهم و تفسیر کنش برمبنای قواعد فرهنگی و انگیزه عامل به رسمیت شناخته می شود. اما کار دانشــمند به همین جا ختم نشده و از رویکردهای تفهمی رایج فراتر می رود. برمبنای فلســفه اســلامی، پیامدهای تکوینی کنش، که دیگر به حوزه اعتباریات ارتباطی ندارد نیز مورد تبیین قرار می گیرد. همچنین اهداف کنش و شایســتگی اعتباریات برای دستیابی به این اهداف نیز با روش های غیرتفهمی مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد تفهمی برمبنای فلســفه اسلامی غنای خود را مرهون اتخاذ مبانی ویژه ای، از جمله پذیرش وحی، عقل و تجربه، آن هم به نحوی منسجم، به عنوان منابع و ابزار علم و همچنین ترسیم نسبتی خاص میان علم و فرهنگ است. بر این اساس، پرسش اصلی این نوشتار این است که رویکرد تفهمی در فلسفه اسلامی از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ هدف این پژوهش، تدوین مبانی و تبیین روش شناختی رویکرد تفهمی در فلســفه اســلامی اســت که از روش شناســی بنیادین در بررسی مبانی هستی شــناختی، معرفت شناختی و انسان شــناختی و ارتباط آن با رویکرد تفهمی فلاسفه اسلامی بهره می برد. سرفصل های عمده در این پژوهش عبارتند از: جایگاه علوم انسانی، منابع و ابزار معرفت، نسبت علم و فرهنگ، انواع کنش، تفسیر کنش، نقد و بررسی اهداف کنش، بررســی میزان کارآمدی اعتباریات در دســتیابی به اهداف کنــش، تبیین پیامدهای تکوینی کنش و نتیجه گیری.
خلاصه ماشینی:
دانشمندان اين مکتب با پذيرش تفاوت ماهوي موضوع در علوم اجتماعي و علوم طبيعي و همچنين قائل شدن به حاکميت قواعد و نه قوانين، بر جامعه, رفتار معنادار را به عنوان موضوع جامعهشناسي مطرح نموده و تلاش ميکنند با روشهاي متفاوتي از علوم طبيعي به فهم و تفسير رفتار کنشگر از طريق بررسي انگيزههاي (دلايل) عامل دست يابد که البته علارغم موفقيتهاي نسبي با نقدهاي فراواني نيز روبرو شدهاند.
اين مکتب پديدههاي اجتماعي را همچون پديدههاي طبيعي قانونمند تلقي ميکند و از آن جايي که قانونمندي در علوم طبيعي، پيشبيني را ممکن ميسازد و اساساً يکي از اهداف مهم در علوم طبيعي پيشبيني است، از اينرو، طبيعتگرايان با اِعمال روش علّي در بررسي و تحقيق پديدههاي اجتماعي، در صدد کشف قوانين آنها بودهاند تا بتوانند پديدههاي اجتماعي را قابل پيشبيني سازند و از این طریق به مهار و کنترل دست یابند.
بنابراین پرسش اصلی این پژوهش این است که رویکرد تفهمی از دیدگاه فلاسفه اسلامی چه ویژگیهایی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش با مروری گذرا بر منابع و ابزار معرفت در فلسفه اسلامی، با روش تحلیلی به بررسی انواع کنش و سطوح ليتل، تبيين در علوم اجتماعي، 391.
در اين صورت نظريهپرداز بايد به انگيزه و قصد افراد توجه جدي داشته باشد و تلاش خود را در فهم آن بر اساس قواعد و فرهنگ حاکم بر آن جامعه به کار گيرد.