چکیده:
دو مفهوم زمان و مکان مفاهیمی هســتند که وابســته به یکدیگر به نظر می رسند. گاهی یک مکان به دلیل واقعه ای تاریخی یا حضور فردی در آن یا اعتقادات خاصی که نســبت به آن وجود دارد، مکانی مقدس می شود. این نکته در مورد زمان نیز صدق می کند. واقعه عاشورا (به عنوان یک واقعه تاریخی و زمانمند) و صحرای کربلا (به عنوان مکان وقوع آن رخداد) ازجمله چنین زمان ها و مکان هایی هستند. چنان که این دو مفهوم ، گاه در رابطه ای بســیار تنگاتنگ قرار می گیرند که جدایی ناپذیر به نظر می رســند. این مقاله تلاش دارد تا مفهوم زمان و مکان قدســی را که در هنر عاشورایی به صورت جنبه ای متنی درآمده مورد بررســی قرار دهد و ویژگی های این دو مفهوم را در ارتباطشــان با آیین های عاشــورایی تبیین کند. واقعه عاشــورا به عنوان یکی از مهم ترین وقایع تاریخ اســلام زمینه ها و درون مایه هایبی نظیــری در به کارگیری خلاقیت ، تخیل و جلوه های گرافیــک تصویری در اصلی ترین اشکال نمایشی و هنر آیینی دارد. زمان و مکان قدسی بر سازوکارهای فرهنگی در جوامع انسانی استوار است و به گونه ای انکارناپذیــر بر افــکار و درنتیجه بر اعمال انســان ها اثر می گذارد. بنیان این قداســت از اعتقاداتی که بنیانی اســطوره ای و فراطبیعی دارند ناشی می شود. از این روست که عناصر موجــود در چنیــن زمان و مکان هایی به خلق لحظات عاطفی خاص می انجامد که منشــا آیین هایی در بزرگداشت آن زمان و مکان می شوند. ازجمله دستمایه های موجود در چنین آیین هایی جدال میان خیر و شر، و مفهوم عدالت الهی اســت که در تمامی آیین های عاشــورایی دیده می شوند. این دستمایه ها گاه از منابع دیگر، مانند اسطوره ها، تاریخ ، ادبیات و یا گاه حتی از مسائل و وقایع روز گرفته می شوند، امــا حتی در چنین مواردی ، شــیوة برگــزاری ، مضامین نهایی ، روایت و شــخصیت ها به حوادث و مضامین موجود در واقعه عاشورا ربط می یابند. درهم ریزی زمان و مکان در آیین های عاشورایی که در تعزیه و بسیاری اشکال اجرایی دیگر دیده می شود نیز از جمله مهم ترین عناصری است که ریشه در قداست زمان و مکان عاشورا و کربلا دارد.
خلاصه ماشینی:
درهم ريزي زمان و مکان در آيين هاي عاشورايي که در تعزيه و بسياري اشکال اجرايي ديگر ديده مي شود نيز از جملۀ مهم ترين عناصري است که ريشه در قداست زمان و مکان عاشورا و کربلا دارد.
هنرمندان در اشکال گوناگون هنري ، از نقاشــي هاي خيالي ســازي تا اشعار تعزيه و شيوة اجراي آن ، جلوه اي زيبا از اين رخداد به دســت داده اند، امــا در واقع اين رخداد تاريخي با گذر زمــان و ورود به درون فرهنگ اســلامي از صورت يک واقعۀ تاريخي صرف خارج شده و جنبه هايي اسطوره اي به خود گرفته است .
تمامي سمت گيري نسبت به زمان مستلزم اين است که نخست ســمت گيري نسبت به مکان صورت گرفته باشد و فقط وقتي که سمت گيري در مکان تحول يافت و وسايل لازم براي بيان آن آفريده شد احساس و آگاهي انسان مي تواند مختصات زماني را تشخيص دهد» (کاسيرر، ١٣٧٨: ص ١٨٢).
دليل اين تقســيم بندي ميان خير و شــر در آثار هنري ملهم از عاشــورا زمينه اي اســت که به ويژگي زمان و مکان قدســي از نگاهي اسطوره اي ارتباط مي يابد که در بخش بعدي به آن پرداخته خواهد شد.
زمان و مکان قدسي در آثار ملهم از عاشورا در طول تاريخ ، واقعۀ عاشــورا از جنبۀ تاريخي خود خارج شــده و جنبه اي اسطوره اي به خود گرفته اســت .