خلاصه ماشینی:
"تشکر میکنم از آقای کاموس و آقای حجوانی و همه دستاندرکاران این نشستها،به خصوص این نشست که حتما برای من،از جهات متعدد خیلی مفید خواهد بود و نمیدانم در مورد کتاب«صدای خط خوردن مشق»چه بگویم؛چون هرچه هست،همین هست که نوشته شده.
چرا که این بحث به نوعی تبدیل شد به پل ارتباطی بین نگاه ساختگرایانه و برخورد پساساختگرایانه در بررسی این آثار و من تاحدودی متوجه شدم که مؤلف و دنیایش،به نحو عجیبی پشت این واژگان نهفته شده و بخش زیادی از قدرت زبانیاش در همینهاست به عبارت دیگر،آن کلیدهایی که برای گشودن دریچههای متن در این زبان میتوانیم پیگیری کنیم در واقع،همین واژگان است و مهمتر از همه،این که بخش عجیبی از این زبان،سلاجقه:این که چرا از آثار آقای مرادی کرمانی شروع کردم،شاید تا حدودی بر میگردد به نوعی حس نوستالوژیک که در من وجود دارد نسبت به گذشته سلاجقه: یکی دیگر از مواردی که مرا با متن درگیر و شیفتهء خود کرد،جادوی زبان بود.
د)و دیگر واژگانی که نویسنده از آنها به عنوان پل ارتباطی بین خود و مخاطب استفاده میکند و همدلی خواننده را به دست آورد و من فکر میکنم بخش عظیمی از رمز و راز کار در این قسمت بود.
در بعضی از جاها یکسره تراژیک است و اینجا نویسنده،چون به شدت تحت تاثیر عواطفش قرار دارد و با صحنههای داستانی درگیر است،،سعی میکند جوری جانب مخاطب را هم داشته باشد شما مثالی زدید و گفتید که گاهی تکرار یک واژه،علاوه بر ایجاد تاکید و به نوعی در خدمت توضیح و گسترش سخن نیز هست."