چکیده:
آنچه در این مقاله بررسی شده، ترکیب دینی و مذهبی مرکز خلافت عباسی می باشد. نحوه ی
مواجه ی ایشان با این مذاهب، همچنین تعامل و روابط میان این مذاهب با یکدیگر و نیز با
دستگاه قدرت، نحوه ی پیدایی و ورود این مذاهب در بغداد آن دوره ، پیروان آن ها و رهبران بزرگ
دینی و شخصیتهای بنیانگذار طریقه های فکری موجود در بغداد از دیگر موضوعات مورد بررسی
در این دوره ی طولانی است. انواع مذاهب فقهی، کلامی، و فقهی- کلامی در بغداد پدیدار شدند که
حاصل فضای فکری حاکم بر پایتخت جهان اسلام بود. مذاهب اهل سنت، تشیع و فرق مختلف آن،
مذاهب ذمیان و آنچه که از خارج از قلمرو اسلام در زیر پرچم اسلامی مشغول ادامه ی حیات بودند
و یا از قبل در نواحی مفتوحه وجود داشتند، در اینجا آورده شده است.
خلاصه ماشینی:
"(مقدسی،1361: 1/58) شیعیان در اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان که بخشی از زمان امامت امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام را شامل میشود، به دلیل ضعف این دو حکومت فشار بر امامان و شیعیان آنها کمتر شد و در همین فرصت اندک بود که آن دو بزرگوار، معارف و احکام شیعه را که در واقع ریشه در تعلیمات قرآن و سنت نبوی داشت ترویج و تبلیغ کردند.
شیعیان بغداد بعد از بنای این شهر، از بصره و کوفه آمدهاند، آنها تا غیبت امام زمان در کار تشکیلاتی و دیوانی شرکت نمیکردند وشاید تا ورود آل بویه مشهورترین آنها ابن فرات بود که در دربار معتضد انجمنی از دبیران شیعه داشت و در رأس امور مالی مستکفی نیز قرار داشت و بیشتر منشیان مالی او شیعه بودند (پیام هولت - آن ک س لمبتون، ۱۳۹۰: ۱۹۱).
در نیمه قرن چهارم هجری فرمانی از جانب خلیفه وقت عباسی صادر شد که مانع دست اندازی به جان و مال آنها میشد صاحب الفهرست نیز میگوید «خدمات علمی صابئین آنها را اهل کتاب کرد» خط آنها نبطی و زبان آنها آرامی با لهجه صابی بود (حتی، ۱۳۶۶: ۴۴۵) در بغداد به ناصری یحیی و ناصریان و طایفه غسل گران معروف بودند میتوان گفت چون غسل در آب روان باور جدا ناشدنی آنها بود این امر باعث سکونت آنها در کنار ساحل دجله شد.
ولی در قرن چهارم آنها جزء اهل کتاب شدند؛ و نماینده نزد خلیفه عباسی داشتند آدام متز از زبان صولی در خصوص آنها نقل میکند که عدهای از آنها در پی آشوب سال (۳۲۲ ق) آنها به همراه یهودیان بغداد را ترک کردند بیشتر پیروان زرتشتیان ایرانیان مهاجر بودند که گرایش شعوبی نیز داشتند."