چکیده:
در کنار توجه به تحرکات سیاسی نظامی رژیم صهیونیستی، ضرورت حیاتی این است که ارکان جامعه شناختی و نیز ابعاد غیرسیاسی این رژیم نیز مورد توجه باشد. در مقاله حاضر به سهم تعاونی ها در تولید همگرایی و همگن سازی جامعه شدیدا متنوع اسراییل تمرکز شده و نویسنده به این نتیجه رسیده است که تاسیس دولت در سرزمین های اشغالی، توام با تدابیری برای بسیج اجتماعی و جامعه پذیری سیاسی بود که نتیجه آن عبارت است از انسجام بخشی به تنوع و جلوگیری از فروپاشی اجتماعی.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر چون بسیاری از قسمت های اسراییل که محتاج به آبادانی بودند و کیبوتص ها برای آبادانی آن مناطق ، افراد و اعضایی نداشتند، ناچار از موشاوها استفاده کردند و اشخاصی که روی اصول انفرادی با تشریک مساعی و تعاون کار خود را بنا نمودند، این خلأ را پر کردند.
از این تعداد سازمان های موشاویم ، تعداد ٢١٠ موشاو اولیم که همان موشاو مهاجرین است و ٨٤ موشاو اودیم که عبارت از موشاو کارگران کشاورزی قدیم که سالهاست در اسراییل زندگی کرده و موشاوهای اودیم را تشکیل داده اند.
این مهاجران به شدید با استفاده از کارگر عرب در بخش های اقتصادی یشوف از جمله کیبوتص ها مخالفت می کردند، زیرا از یک سو آنان را در به دست آوردن شغل با مشکل مواجه می کرد و از سوی دیگر استفاده از کارگران عرب ، رقابتی در میان کارگران به وجود می آورد که با اهداف و غایت سوسیالیستی آنان منافات داشت .
اگر چه تعاون شیوه ای طبیعی و عاقلانه برای رفع احتیاجات مهاجرین بود، اما نکته قابل توجه این است که تعاونی هایی که در ابتدا تشکیل شده بودند با موفقیت همراه نبودند، به طوری که اگر کمک های بارون روچیلد و سازمان های صهیونیستی نبود امکان موفقیت و توسعه آنها بسیار کم بود.
اسکان های اشتراکی کیبوتص و موشاو ضمن به وجود آوردن یک سیستم متمرکز اقتصادی ، یک ساختار سیاسی متمرکز و داوطلبانه و وابسته به صهیونیسم را ایجاد کرده بودند.