خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه، فصل دوم کتاب که تحول گفتمانهای تاریخی را در ایران به بحث نهاده و از تأثیر مسائل مختلفی چون نهادی شدن این رشته از رهگذر تأسیس دانشگاه، انتشارات و روشها سخن گفته است و یا از سیاسی شدن، رسانهای شدن و ایدئولوژیک شدن این رشته و ارزشهای حاکم بر آن و نیز بصری شدن و بین رشتهای شدن دانش تاریخ گفتوگو کرده که معمولا در تحلیلهای تاریخی کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
برخی از این پرسشها به قرار زیر است: مهمترین گونههای تاریخ فرهنگی کدامند؟ افقهای پیش رو در این حوزه کدام است؟ عینیت در پژوهشهای تاریخ فرهنگی چگونه به دست میآید؟ تخیل جامعهشناسانه تا کجا مجاز و مفید است؟ دامنه کاربرد آن تا کجاست؟ اصل گزینش در دادههای فرهنگی چگونه و با چه مبنایی باید صورت پذیرد؟ چه نسبتی میان گفتمان تاریخ فرهنگی و نهاد قدرت وجود دارد؟ موانع و محدودیتهای سیاسی در مسیر انجام پژوهش در حوزه تاریخ فرهنگی کدام است؟ نسبت نظام سیاسی با پژوهش در این حوزه چیست؟ آیا میتوان از تاریخ فرهنگی رسمی و غیررسمی سخن گفت؟ داوری و پیشداوری در این حوزه چگونه احراز میشود؟ اصالت و اعتبار یافتههای نظری و تئوریک تاریخ فرهنگی چگونه است؟ اعتبار یافتههای تاریخ فرهنگی چگونه احراز میشود؟ روشهای مفید و مؤثر برای پژوهش در حوزه تاریخ فرهنگی کدامند؟ پژوهشگر تاریخ فرهنگی باید از چه ویژگیها و شرایطی برخوردار باشد؟ اگر مورخان به تاریخ فرهنگی بپردازند و یا جامعهشناسان، دستاورد کدامیک معتبرتر است و کدامیک شایستگی بیشتری برای پژوهش در این حوزه خواهند داشت؟ مباحث اصلی کتاب دو فصل آغازین کتاب مطالعهای روششناسانه و در نگاه کلانتر معرفتشناسانه است که نگارنده کوشیده است، ضمن تعریف تاریخ فرهنگی، مفاهیم اصلی و چارچوبهها و نیز پیشینه و چگونگی تکوین تاریخ فرهنگی را نشان دهد."