چکیده:
جهان اسلام بهویژه خاورمیانه در هزاره جدید بیشتر ماهیت ایدئولوژیک به خود گرفته است. بر همین مبنا، مقاله حاضر تلاش دارد تا از منظر هویتی و ایدئولوژیک، نقش تقابل ایدئولوژی وهابیت با گفتمان انقلاب اسلامی ایران را بر ایجاد ژئوپلتیک جدید خاورمیانه پس از وقوع بیداری اسلامی مورد تبیین و بررسی قرار دهد. این پژوهش در چهارچوب رهیافت تئوریک سازهانگاری استدلال میکند که بروندادهای سیاست خارجی عربستان و جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، که به ترتیب متأثر از ایدئولوژی وهابیت و آرمانها و اصول انقلاب اسلامی هستند، نقش برجستهای در تشدید رقابتهای بین دو کشور و متعاقباً شکلگیری ژئوپلتیک جدید خاورمیانه ایفا کردهاند. به عبارتی، با آغاز بیداری اسلامی در کشورهای مختلف خاورمیانه، ایران اقدامات گوناگونی را در چهارچوب مبانی اندیشهای و آرمانهای انقلابی امام خمینی به انجام رساند. اما پویشهای منطقهای ایران با واکنش جدی کنشگر مهم دیگر منطقه یعنی عربستان مواجه گردید، که بر اساس مبانی آیین وهابیت ماهیتی ضد شیعی و ایرانی- انقلابی داشته و تلاش میکند تا در مقابل نفوذ و نقشآفرینی منطقهای ایران بهطور جدی مقابله کند. تعارض هویتی عربستان و ایران و رقابتهای این دو کشور در این قالب، در حال حاضر منجر به «هویتی شدن رقابتهای ژئوپلتیکی» شده و متعاقباً نیز این طیف از رقابتها را در خاورمیانه تشدید کرده است.
Islam has taken more of an ideological role in new millennium، especially in the Middle East. Accordingly، the present study tries to explain and examine the role of Wahhabi ideological confrontation with Islamic Republic of Iran's discourse in the creation of the middle east new geopolitics after the Islamic Awakening in terms of identity and ideologically. Within a constructivist theoretical approach framework، this study argues that foreign policy outputs of Saudi Arabia and Islamic Republic of Iran in recent years which in turn have been influenced by the Wahhabi ideology and Islamic Revolution ideals and principles، have played a prominent role in intensifying the competition between the two countries and the subsequent formation of new geopolitics in the middle east. In other words، along with the commencement of Islamic Awakening in different countries of the Middle East، Iran has taken various measures in the framework of Imam Khomeini's thoughts and revolutionary ideals. But Iran's regional dynamics was faced with serious reaction of the other important actor in the region، Saudi Arabia which has an anti-Shia-Iranian-revolutionary nature according to the Wahhabism procedural grounds and is trying to stand in the way of Iran's regional role and influence so seriously. Saudi Arabia and Iran conflict and competition between the two countries in this field now has led to an identity geopolitical competition which subsequently has intensified the whole competitions in the Middle East.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش در چهارچوب رهیافت تئوریک ســازه انگاری استدلال می کند که بروندادهای سیاست خارجی عربستان و جمهوری اســلامی ایران در ســال های اخیر، که به ترتیب متأثر از ایدئولوژی وهابیت و آرمان ها و اصول انقلاب اســلامی هستند، نقش برجسته ای در تشدید رقابت های بین دو کشــور و متعاقبا شــکل گیری ژئوپلتیک جدید خاورمیانه ایفا کرده اند.
در همین زمینه علی رغم اینکه در دهه ی پایانی قرن بیستم ، تحت تأثیر تحولات عرصه ی بین المللی ، منطقه ای و داخلی از قبیل تجزیه اتحاد جماهیر شوروی ، ظهور رژیم بعث عراق به عنوان یک دشمن مشترک ، مشکلات و محدودیت های داخلی ، و همچنین تغییر رویکردهای سیاست خارجی تهران و ریاض در اواخر دهه ی ١٩٩٠ میلادی ، شاهد همزیستی مسالمت آمیز بین آنها بودیم ، که تا اوایل قرن حاضر ادامه یافت ، اما با وقوع تحولات سیاسی عمده در منطقه خاورمیانه به ویژه از سال ٢٠٠٣م شاهد تقابل هویتی دو کشور می باشیم که عمدتا منشأ ایدئولوژیکی داشته است .
اما به دلیل قرائت متفاوت عربســتان از اسلام سنی ، در مقایســه با سایر کشــورهای عربی ، حضور مفتی های وهابی در رأس هرم قدرت ، جایگاه حائز اهمیت ایدئولوژی وهابیت در مشروعیت بخشــی به نظام حاکم بر کشــور و همچنین ارتباط مستقیم این ایدئولوژی با تصمیم سازی های عرصه سیاست خارجی ، این پژوهش در صدد است تا تقابل ایدئولوژی وهابیت با گفتمان انقلاب اسلامی ایران را بر ایجاد ژئوپلتیک جدید خاورمیانه پس از وقوع بیداری اسلامی مورد تبیین و بررسی قرار دهد.